کار با search box توییتر

چند وقت پیش داشتم به توییتر و کار کردن باهاش فکر می‌کردم تو کاغذ می‌نوشتم که مثلن اگه این امکان رو هم داشت خوب میشد مثلا اینکه ببینم A و ‌B با هم چه صحبت‌هایی کردن یا A در مورد کلمه BCD چیزی نوشته یا نه … همینجوری با خودم فکر می‌کردم که گفتم بذار در موردش سرچ کنم ببینم شاید سرویسی چیزی باشه که این ها رو پوشش بده. خب کلی سرویس هست که از API‌های توییتر استفاده می‌کنن. تو این سرچ کردن‌ها رسیدم به اینکه خب Advance Search توییتر این کارا رو انجام می‌ده دیگه :)) و من به جای اینکه جستجوی پیشرفته توییتر رو قشنگ نگاه کنم برا خودم خوش بودم.

ولی نه اینکه وقتمو الکی هدر داده باشم کلی چیزای باحال هم یاد گرفتم، مثلن اینکه

پیدا کردن توییت‌هایی که فرستنده‌شون تو مکان خاصی باشه یا نزدیک بهش :

تو سرچ باکس توییتر بنویسین : near:Location within:Xmi یعنی توییت‌هایی رو بده که از سمت Location یا توفاصله X مایلی از اون مکان باشه. مثال واضح تر near:Canada within:20mi اینم بگم که میره Location ها رو سرچ میکنه نه اینکه بگه کی از کدوم IP میاد و اینا.

پیدا کردن توییت‌هایی از اکانت A که شامل Link یا News یا Image هستش

خیلی ساده تو سرچ باکس مي‌نویسیم A filter:links/images@ این علامت / یعنی یا. یعنی یا آخرش links رو مینویسیم یا images. که برامون همه توییت‌های اکانت A رو میده که شامل عکس یا لینک باشه.

پیدا کردن تویتت‌های بین دو اکانت A و B

تو سرچ باکس می‌نویسیم  A @B یعنی تویتت‌های از A که توش B رو منشن کرده وو برعکسش B @A یعنی توییت‌هایی از B که توش A رو منشن کرده

پیدا کردن توییت‌های اکانت A راجع به کلمه ABC

اینم خیلی ساده تو سرچ باکس می‌نویسیم from:A  ABC که تو اینجا A هم همون ID توییتر هستش نه اسم.

ذخیره کردن یه سرچ

اینم خیلی راحته اون کوئری که نوشتین رو می‌تونین خیلی راحت ذخیره کنین تا دفعه بعدی مجبور به نوشتنش نشین . تو نتیجه سرچی که آورده تو قسمت More option گزینه save this search رو بزنین و دفعه بعد تو قسمت سرچ باکس توییتر که کلیک کنین اون جستجوی های ذخیره شده رو نشون میده و ادامه قصه.

و خیلی کارای دیگه مثلن اکانت a از تاریخ فلان تا بهمان که میشه from:@a since:date0 until:date . نهایتن کلی سرویس آنلاین هست و البته بالاتر گفتم اون جستجوی پیشرفته توییتر که این کارا رو میکنه و خیلی بیشتر و باحالتر . و وقتی داریم از Advance search توییتر استفاده میکنیم و نتایج رو میبینیم کوئری که استفاده کرده رو تو سرچ باکس مینویسه دیگه 🙂

به دست آوردن عکس‌های یه فایل odt و docx به صورت جداگونه

چند وقت پیش یه فایل odt بدستم رسیده بود که می‌خواستم عکس‌هاشو برای خودم نگر دارم، کلی عکس داخل این سند بود. فرمتش رو عوض کردم به docx و دونه دوه عکس‌ها رو بر داشتم خب خیلی کار طولانی و زجر آوری بود ولی راه حل رو نمی‌دونستم تا اینکه بعد‌ها دوباره همچین چیزی پیش اومد و پیام راه حلی رو بهم گفت. الان یادم افتاد اینجا می‌نویسم تا شاید کسی نیاز داشت برش داره.

در مورد هر دو فرمت هم docx و هم odt جواب می‌ده. سند‌تون رو rename کنین و قسمت فرمتش رو zip بنویسین مثلن nasrindoc.odt میشه nasrindoc.zip و بعد این پوشه zip شده رو Extract کنین و  بین اون‌ پوشه‌های unzip شده یه پوشه بهتون میده به اسم pictures (اگه فایل odt باشه ) و یا تو پوشه ای‌ به اسم word یه پوشه به اسم Media (اگه فایل docx باشه)  بهتون می‌ده که توشون عکس‌های سند متنی‌تون رو می‌تونین ببینین.

و خب اسم‌هاشون خیلی طولانی و عجیب غریبن که تو لینوکس میشه از Pyrenamer برای rename کردن گروهی فایل‌ها استفاده کرد. تو ویندوز هم همشونو انتخاب کنید و F2 رو بزنید و یه اسمی بنویسید مثلا imag_ شروع میکنه اسم همه رو عوض می‌کنه و آخر اسم‌ها اعداد از ۱ تا … داخل پرانتز میاره.

🙂

برای همکلاسی شادم

تو کلاسمون یه آدم خیلی باحال و سرزنده هست که خیلی اهل شوخی کردنه خیلی باحاله خیلی، همش پیش خودم می‌گم اگه ایشون نبود کلاس چقدر خسته کننده میشد! ایشون باعث مي‌شن تو کلاس جو صمیمی و شوخی از نوع خوبش البته ایجاد شه، باعث میشن از ته دل بخندیم. هرازگاهی اونقدر می‌خندم که دلم درد میگیره. چقدر شاده این آدم و امیدوارم همیشه خوش و سرزنده باشه. در کل وجود این آدم رو موهبتی می‌دونم برای کلاسمون چون شادی و خوشی رو به کلاسمون آورده. خودمم همیشه دوست دارم تا جایی که حد و مرز‌ها رو نگر دارم بگم و بخندم و خوش باشم و باعث شم بقیه هم خوش باشن. نه اینکه بهم بخندیم بل با هم بخندیم.

کل این دنیا رو میبازیم اگه از تک تک لحظاتمون خوب استفاده نکنیم. به خودم می‌گم تو مسیر رسیدن به اهدافت از راه و لحظه لحظه‌اش لذت ببر چون معلوم نیست به اون هدف می‌رسی یا نه پس در حال و در راه رسیدن به هدف‌هات لذتتو ببر و واقعن بهترین کار همینه. آره خب دنیا اونقدرها باحال نیست ظلم‌هایی که داره میشه و میبینیم ولی می‌تونیم یه کار مثبتی کنیم تا اوضاع حتا یه ذره بهتر شه، یه کاری در حد خودمون حتا یه تغییر کوچیک تو یه دامنه کوچیک.

از راه لذت ببریم

پادکست – قسم به اسم آزادی

خب نزدیکای دهه فجر و یادآور انقلاب 57 هستش، اخیرن کتاب « یادداشت‌های انقلاب » از صادق زیبا کلام و انتشارات روزانه رو خریدم و می‌خونمش و دیدم چه مناسبت خوبی داره به این روز‌های آینده که داره دهه فجر میاد و خواستم که پادکستش کنم و چه خوب میگه قرار بود چی بشه و چی شد!

این کتاب سال 88 چاپ شده و داخل متن کتاب اشاره میشه به این که 24 سال از انقلاب گذشته و این به خاطر این هست که مطالب چاپ شده حول و حوش سال 81 گفته شده.

خب باید اسم این پادکست رو احتمالن می‌ذاشتم یادداشت‌های انقلاب یا همچین چیزی ولی انصافن قسم به اسم آزادی خیلی بهتره 🙂

پادکست قسم به اسم آزادی از کتاب یادداشت‌های انقلاب نوشته صادق زیبا کلام

دانلود پادکست قسم به اسم آزادی از کتاب یادداشت‌های انقلاب زیبا کلام

سخنان حضرت امام خميني درباره ي انقلاب اسلامي ايران

 

۲۸ ژانویه روزجهانی محرمانگی یا حریم خصوصی

خب دیروز 28 ژانویه روز جهانی حریم خصوصی یا محرمانگی بود، محرمانگی رو زیاد استفاده نمی‌کردم تا توییت دانیال رو دیدم و منم الان دارم ازش استفاده می‌کنم.

تو تعریف حریم خصوصی می‌تونم بگم خیلی نسبی هست :)) چون واقعن نسبیه یه چیزی برای من حریم خصوصی هست و برای شما نیست و به عکس. ولی خب خیلی کلی میشه گفت بدن انسان و اطلاعاتش و دارایی‌هاش و …. جز حریم خصوصی‌اش هستن. و فوق‌العاده حائز اهمیت هستش. باید حریم خصوصی خودمون رو بشناسیم و ازش محافظت کنیم.

یه بار داشتم با یه انقلابی حرف می‌زدم گفت بهترین نمونه برای نشون دادن اهمیت حریم خصوصی به آدم‌ها اینه : «آیا دوست دارین تو خونه شیشه‌ای زندگی کنین؟». خب مطمئنن من که دوست ندارم، این فقط یه مثال بود برای نشون دادن اهمیت حریم خصوصی. ولی خب متاسفانه خیلی از ما ها یا می‌دونیم و اهمیت نمی‌دیم و یا نمی‌دونیم و اهمیت نمی‌دیم و یا می‌دونیم و اهمیت هم می‌دیم ولی قدرت‌های بالاتر مثل دولت‌‌ها و یا اصلن یه سری آدم بد این حق رو از ماها می‌گیرن و به خودشون اجازه می‌دن وارد حریم ما بشن. ولی خب ما با دونستن یه سری رفتارها و راهکارها می‌تونیم تا حدی حریم خصوصی خودمون رو اول بشناسیم و بعد حفظش کنیم. این دونستنه خیلی مهم‌تره به نظر من، چون وقتی من بدونم می‌تونم دنبال راه برای حفظش باشم.

یکی از بهترین رفتارها دونستن‌ حد و مرز حریم خصوصی‌مون هست و این واقعن نسبیه. از نظر من نسرین آشکار شدن آدرس ایمیلم می‌تونه حریم خصوصی من نباشه ولی از نظر آدم دیگه می‌تونه باشه.(این فقط یه مثال بود) یا یه مثال ملموس‌تر تو توییتر و فیسبوک و … هستیم و مدام چیزهایی می‌نویسیم که ممکنه با منتشر کردنشون حریممون رو متلاشی کنیم و اجازه بدیم خیلی‌ها واردش بشن.خودمون با دست خودمون اجازه می‌دیم آدم های بیشتر چیزهایی که مهم و حساس هست رو راجع بهمون بدونن! چرا آخه؟ چون به نظر خودمون مهم نیست؟ چون ما که کاری نمی‌کنیم که بترسیم؟ چون ما چیزی برای از دست دادن نداریم؟ خب همه این جواب‌ها غیر منطقی هست. دوباره برگردیم به جمله بالاتر « آیا دوست دارین تو خونه شیشه‌ای زندگی کنین؟ » با این جواب‌هاتون انگار داریم دیوار و سقف و کف خونه‌مون رو شیشه‌ای می‌کنیم. خب د نکنیم :)))

خیلی کلی نوشتم و فکر میکنم همون مثال خونه شیشه‌ای بتونه حق مطلب رو ادا کنه. دست آخر داشتن حریم خصوصی یه حق محسوب میشه و نباید با ندونم کاری حریممون رو زیر پا بذاریم و یا اجازه بدیم بقیه توش سرک بکشن. حریم خصوصی‌مون برامون مهم باشه و از حقمون دفاع کنیم.

۲۸ ژانویه روزجهانی محرمانگی یا حریم خصوصی

خب دیروز 28 ژانویه روز جهانی حریم خصوصی یا محرمانگی بود، محرمانگی رو زیاد استفاده نمی‌کردم تا توییت دانیال رو دیدم و منم الان دارم ازش استفاده می‌کنم.

تو تعریف حریم خصوصی می‌تونم بگم خیلی نسبی هست :)) چون واقعن نسبیه یه چیزی برای من حریم خصوصی هست و برای شما نیست و به عکس. ولی خب خیلی کلی میشه گفت بدن انسان و اطلاعاتش و دارایی‌هاش و …. جز حریم خصوصی‌اش هستن. و فوق‌العاده حائز اهمیت هستش. باید حریم خصوصی خودمون رو بشناسیم و ازش محافظت کنیم.

یه بار داشتم با یه انقلابی حرف می‌زدم گفت بهترین نمونه برای نشون دادن اهمیت حریم خصوصی به آدم‌ها اینه : «آیا دوست دارین تو خونه شیشه‌ای زندگی کنین؟». خب مطمئنن من که دوست ندارم، این فقط یه مثال بود برای نشون دادن اهمیت حریم خصوصی. ولی خب متاسفانه خیلی از ما ها یا می‌دونیم و اهمیت نمی‌دیم و یا نمی‌دونیم و اهمیت نمی‌دیم و یا می‌دونیم و اهمیت هم می‌دیم ولی قدرت‌های بالاتر مثل دولت‌‌ها و یا اصلن یه سری آدم بد این حق رو از ماها می‌گیرن و به خودشون اجازه می‌دن وارد حریم ما بشن. ولی خب ما با دونستن یه سری رفتارها و راهکارها می‌تونیم تا حدی حریم خصوصی خودمون رو اول بشناسیم و بعد حفظش کنیم. این دونستنه خیلی مهم‌تره به نظر من، چون وقتی من بدونم می‌تونم دنبال راه برای حفظش باشم.

یکی از بهترین رفتارها دونستن‌ حد و مرز حریم خصوصی‌مون هست و این واقعن نسبیه. از نظر من نسرین آشکار شدن آدرس ایمیلم می‌تونه حریم خصوصی من نباشه ولی از نظر آدم دیگه می‌تونه باشه.(این فقط یه مثال بود) یا یه مثال ملموس‌تر تو توییتر و فیسبوک و … هستیم و مدام چیزهایی می‌نویسیم که ممکنه با منتشر کردنشون حریممون رو متلاشی کنیم و اجازه بدیم خیلی‌ها واردش بشن.خودمون با دست خودمون اجازه می‌دیم آدم های بیشتر چیزهایی که مهم و حساس هست رو راجع بهمون بدونن! چرا آخه؟ چون به نظر خودمون مهم نیست؟ چون ما که کاری نمی‌کنیم که بترسیم؟ چون ما چیزی برای از دست دادن نداریم؟ خب همه این جواب‌ها غیر منطقی هست. دوباره برگردیم به جمله بالاتر « آیا دوست دارین تو خونه شیشه‌ای زندگی کنین؟ » با این جواب‌هاتون انگار داریم دیوار و سقف و کف خونه‌مون رو شیشه‌ای می‌کنیم. خب د نکنیم :)))

خیلی کلی نوشتم و فکر میکنم همون مثال خونه شیشه‌ای بتونه حق مطلب رو ادا کنه. دست آخر داشتن حریم خصوصی یه حق محسوب میشه و نباید با ندونم کاری حریممون رو زیر پا بذاریم و یا اجازه بدیم بقیه توش سرک بکشن. حریم خصوصی‌مون برامون مهم باشه و از حقمون دفاع کنیم.

داستان صوتی – آخرین جواب

واقعن لحظات سختیه وقتی همش منتظرم که این دانشگاه تموم شه و نمی‌دونم چرا منو ول نمی‌کنن برم! خب من که درس نمی‌خونم ترم آخرمه بذارین من برم اه.

خواستم به جای غر زدنی که قراره به هیچ جایی نرسه کتاب بخونم و یهو به سرم زد که همینو ضبط کنم اصلا ایده‌ای نداشتم داستان راجع به چیه، خب برای من تجربه جدیدی بود چون منم همزمان داشتم می‌فهمیدم نویسنده داره چی میگه، و این تجربه برای من خوشایند بود شاید برای کسی که داره میشنوه اینطور نباشه و کاملن قابل قبوله 🙂 ولی خب اینه دیگه من باید این یه کارم میکردم.

آهان یه کار دیگه ای هم کردم آهنگ اولش یه ذره نیست به نظرم یه ذره خارج از روال برم بهتره آهنگ اول رو دوست دارم و کاملش رو گذاشتم. و البته اصلا کات نکردم و هیچ ویرایشی انجام ندادم اشکال دارم غلط دارم و … ولی خب نخواستم ادیت کنم. البته مثلن نویز گیری کردم :))

برای من تجربه خوبی بود، امیدوارم شمایی که میشنوی هم زیاد بدت نیاد یه ذره بد اشکال نداره ولی خب زیاد نشه دیگه :)) شدم کاریش نمیشه کرد ولی نشه. ولی واقعن افتضاح از آب در اومد چون برای خودم داشتم می‌خوندم و هیچ ایده‌ای نداشتم … .

معرفی کتاب : آخرین جواب از آیزاک آسیموف، مترجم خانم الهام حق پرست و انتشارات کتابسرای تندیس.

داستان صوتی آخرین جواب از آیزاک آسیموف

دانلود پادکست آخرین جواب از آیزاک آسیموف