پس از تاریکی رو تا فصل ۱۰ خونده بودم، جایی که اری سایی چشماش رو باز کرد، بلند شد و میخواست بره بیرون و … . حالا بریم ببینیم چی به سر ماری و تاکاهاشی میاد.
نویسنده: nastale
پادکست – داستان کوتاه تاوان از کتاب ج مثل جادو
آپدیت به تاریخ 26 دسامبر 2020 : برای اینکار از فرزاد فربد اجازه گرفتم.
0 0 با همین چشام دارم زل میزنم به مانیتور و میگم پس از تاریکی رو هم تموم میکنم :)))
خیلی خب، اخیرن یکی دیگه از کتابهای باحال نیل گیمن رو میخوندم، یعنی مجموعه داستانهای کوتاه به اسم ج مثل جادو از نیل گیمن، و دلم خواست که یکی از داستانهاش رو صوتی کنم.
این کتابی که دست من واسه انتشارات کتابهای پریان و کتاب پنجره هست، مترجمش فرزاد فربد و تصویرساز هم تدی کریستینس.
رزومه شکستهای ایلان ماسک
پیامم این عکس رو بهم نشون داد که بیا نسرین ببین و … . خلاصه منم کیف کردم جا داره بازم بگم پیام جونم مرسی :** . از اونجایی که من و پیام از دوست داران شدید Elon Musk هستیم، من خواستم اینو به فارسی ترجمه کنم. شکستهای ایلان ماسک رو به تاریخ مشخص کرده 🙂
حالا یه سری میترسن که شکست بخورن و شروع نمیکنن، یه سری میترسن که شکستهاشون رو بگن و … در صورتی که آدمهایی که هدفهاشون براشون مهمه، هیچ وقت دست نمیکشن و به این و اون هم کاری ندارن. حرف همه آدم هایی رو که نميتونی و خجالت نمیکشی و این چه ایدهایه و نمیشه و فکرای بچهگونه و اینها از دهنشون نمیوفته رو از یه گوش بشنویم و از یه گوش بدر کنیم. این آدمها نتونستنهای خودشون رو به بقیه القا میکنن، شایدم نه واقعن فکرشون همونه، موضوع اینه که مهم نیست. حالا مهم اینه که آدم در جهت چیزی که میخواد باشه و سعی کنه بهش برسه و شکست خوردن که خیلی هم خوبه یعنی خیلی تلاش کردی و شکست خوردی یعنی خواستی و در جهتش بودی و شکست خوردی و … اصلن شکست جزیی از زندگیه و باید باشه 🙂
تاریخ با رسم شکل
تو ذهنم زنهای قد بلند و کشیده با پیراهنهای رنگی و دامنهای چین دار بلند در حال رقص هستن. ابروهاشون کشیده، بینیهاشون کشیده، سردی و غرور تو نیگاشون و اون لبخند سرد. چه قشنگه این چیزی که الان تو ذهنمه.
هیچی دیگه دارم آهنگهای آذری رو میگوشم و تصوراتم داره میرقصه. و اصلش این آهنگ و رقص با دایره است که چقدر خوبه
پادکست پس از تاریکی – ساعت 3:02
خب باز هم فاصله کمتر شد و این خوبه. آفرین به حضرت نسرین :* باید برای خودم یه کادوی تشویقی بخرم یا بگم پیام برام کادوی تشویقی بده تا زود بخونم و ثبت شود بر جریده عالم پادکست من :))))))) آخ که چقدر من الان خوشحالترم.
آخ آخ یادم رفت اینم بگم که ” پس از نیمه شب ” هم جریانش حل شد. تو یه گوشه کتاب اینطور نوشته بود و منم چشم میخورد بهش ادامه قصه.
بریم بقیه پادکست کتاب پس از تاریکی رو بگوشیم
خب بریم سراغ موزیک آخر پادکست:
اسمش هست Islak Islak یعنی خیس خیس یا نم نم از یکی از خوانندههای باحال من Cem Karaca. ایکاش معنیشو میدونستین یا خوشبحال اونایی که ترکی بلدن و میدونن داره چی میگه. تشبیه و مجازهایی که استفاده کرده رو خیلی دوست دارم خیلی . خیلی خوبه خیلییییییی .
Sürerim buluttan tarlaları
Yağmurlar ekerim göğün göğsüne
Güneşte demlerim senin çayını
Yüreğimden süzer öyle veririm