زن و مرد

 

برابری زن و مرد

داشتم گشتی می‌زدم تو وب (دقت کنین که نو وب گشت می‌زدم نه تو اینترنت) و این عکس توجه‌ام رو جلب کرد، اگه قبول داریم زن و مرد برابرند باید دست به کار بشیم، البته که به نظر من زن و مرد برابرند هر چند تو قبول نکنی.

زن و مرد هر دو انسان و برابرند

در واقع ما خودمون هستیم که جنس دوم بودن رو ساختیم و قبول کردیم و قبولاندیم، وقتی دنبال کسب درآمد نیستیم و می‌شیم یه فرد وابسته و به خاطر همین وابستگی شرایط زندگی سخت و پیچیده رو تحمل می‌کنیم، وقتی تو حرف‌هامون می‌گیم “قول مردونه” وقتی میگیم طرف “مثل مرد می‌‌مونه”، وقتی تو یه جمع می‌شینیم و فکر می‌کنیم از مرد بغل دستی‌مون حتمن کمتر می‌دونیم، وقتی برمی‌گردیم میگیم این کار برای یه زن خیلی بزرگه و یا خیلی سخته و یا تا همین‌جاشم که اومده کلی هست و حتا من قبلن‌ها می‌شنیدم که می‌گفتن از زن کمترم اگه هرچی مثلن، یه دوستی دارم می‌گفت مامانم وقتی می‌خواد قسم بخوره می‌گه به جون تنها بچه‌ام(2تا دختر بودن و یک پسر)، دختر سوت نمی‌زنه، دختر دوچرخه سواری نمی‌کنه، دختر بلند نمی‌خنده، دختر ال نمی‌کنه و بل نمی‌کنه و اخیرن که از زنی شنیدم “زن‌ها چی‌کار دارن بدونن لینوکس چی هست و بخوان از ویندوز کوچ کنن به لینوکس هنوز فرهنگ‌اش تو زن‌های جامعه ما نیست” … ما زن‌ها با این حرف‌ها که از تفکر ما ناشی می‌شن درحقیقت به جنس مرد برتری می‌دیم و می‌شیم جنس دوم، می‌شیم یه زندانی تو قفس شیشه‌ای که دست اول خودمون برای خودمون می‌سازیمش .

درسته قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران هم برابری زن و مرد رو منکر می‌شه، درسته هنوز خیلی از آدما ممکن هست مقاومت کنند ولی ما از خودمون شروع کنیم از خود خودمون از طرز فکرمون از نگاهمون از برخوردامون و … .

زن و مرد دو تا جنس متفاوتند ولی تفکیک جنسیت به معنی برتری جنسیت نیست.

پادکست چرا ادبیات بارگاس یوسا

امروز جمعه است و طبق روال هر جمعه یه پادکست داریم، و قرار بود فصل 9 کتاب قلعه حیوانات رو داشته باشیم که من فکر کردم که پادکست چرا ادبیات رو باید خیلی خیلی زودتر بشنویم و نباید تامل کنم برای انتشارش.

معرفی کتاب چرا ادبیات بارگاس یوسا

نویسنده این کتاب آقای بارگاس یوسا هستن، این کتاب توسط عبدلله کوثری از انتشارات لوح فکر ترجمه شده . کتاب چرا ادبیات درباره ارزش ادبیات صحبت می‌کنه که ما چیستیم؟ با ادبیات چه خواهیم بود؟ چرا کتاب‌های چاپی نباید حذف شوند؟ چرا باید کتاب بخوانیم و ادبیات خوب چیست و … .

قسمتهایی از کتاب چرا ادبیات :

ادبیات عشق و تمنا را عرصه‌ای برای آفرینش هنری کرده است. در غیاب ادبیات اروتیسم وجود نداشت و از ظرافت و ژرفا و از آن گرمی و شوری که حاصل خیال‌پردازی ادبی است، بی‌بهره می‌ماند. به‌راستی گزافه نیست، اگر بگوییم آن زوجی که آثار گارسیلاسو‌، پترارک‌، گونگورا یا بودلر را خوانده‌اند، در قیاس با آدم‌های بی‌سوادی که سریال‌های بی‌مایه تلویزیونی آنان را بدل به موجوداتی ابله کرده‌، قدر لذت را بیش‌تر می‌دانند. در دنیایی بی‌سواد و بی‌بهره از ادبیات، عشق و تمنا چیزی متفاوت با آن‌چه مایه ارضای حیوانات می‌شود، نخواهد بود و هرگز نمی‌تواند از حد ارضای غرایز بدوی فراتر برود.

پادکست چرا ادبیات از بارگوس یوسا
بارگوس یوسا برنده جایزه نوبل 2010

پادکست چرا ادبیات

پادکست چرا ادبیات رو من با جادی عزیز ضبط کردم، جادی جان لطف کرد در واقع، و من همیشه ممنونش هستم، جادی یک انسان مفید و با ارزش برای جامعه است. (جادی جان مرسی و من خیلی دوست دارم)، اميدوارم لذت ببريد .

دانلود نسخه ogg
ظرفيت‌اش يه خورده زياد شد، بنا به دلايلي نشد كه حجم‌اش رو كم كنم.

كتاب بخونين و دنياتونو بسازين 🙂

آیا چای رفع تشنگی ‌می‌کند؟

تابستون و گرما و تشنگی‌ای که دنبالش میاد، چایی بنوشیم تا رفع تشنگی بشه؟

آیا چای رفع تشنگی می‌کند؟
این هم عکس هنری که من گرفتم از چای ریختن خودم، میبینین محتوی ناب به این میگن

من شنیده بودم که چای تشنگی را رفع می‌کند اما دلیلش رو نمی‌دونستم تا اینکه دو روز پیش، از یکی از همکارهای در آینده‌ام شنیدم که چایی از اونجا رفع تشنگی میکنه چون باعث میشه حرارت بدن‌ات بالا بیاد و با دمای محیط تفاوت‌اش کم بشه و تبادل انرژی صورت نمی‌گیره و آدم تشنه‌اش نمیشه … فکر کردم منطقی میتونه باشه ولی ذهن‌ام درگیر بود که حتمن راجع بهش بخونم و این هم نتیجه خوندم من :

چای داغ اثر خنک کننده دارد

بعد از نوشیدن چای داغ بدن شما احساس سرد بودن می‌کنه و دهان شما هم بزاق بیشتری تولید می‌کنه، البته امکان اینکه افراد مستثنایی بعد خوردن چایی داغ گرمشون بشه هم است . دلیل اینکه شما بعد از نوشیدن چای داغ احساس سرما می‌کنین به دلیل وجود کافئین در چای است، کافئین باعث میشه روند تبدیل چربی بدن به انرژی سریع‌تر بشه در نتیجه سبب میشه حرارت بدن بالا بره و شما عرق کنین و احساس سرما کنین نه گرما، طبق آزمایش‌های انجام شده توسط دانشمندان انگلیسی، هم چای داغ و هم چای سرد باعث میشن دمای بدن بالا بره ولی در مورد چای داغ این افزایش دمای بدن بیشتر است. و دلیل اینکه چرا بعد از نوشیدن چای دهان بزاق بیشتری تولید می‌کند به دلیل مواد و عناصر موجود در چای است مثل شکر، آمینو اسد‌ها، پکتین و ویتامین‌ها … .

کافئین مدر است

همونطوری که می‌دونیم کافئین خاصیت ادرار آوری داره، یعنی آب بدن رو کم می‌کنه به همین دلیل است که تو ماه‌ رمضون می‌گن وقت سحر چای نخورین چون زود تشنه میشین، در حقیقت همین خاصیت مدر بودن کافئین است که باعث میشه بدن آب‌اش رو زودتر و بیشتر از دست بده و شما زودتر تشنه بشین.

چای رفع تشنگی نمی‌کند

طبق پاراگراف‌های قبلی چای باعث می‌شود تشنه شویم و اگه بیشتر چای بنوشیم در حقیقت داریم کاری می‌کنیم که بدن آب‌اش رو بیشتر از دست بده و در نتیجه بیشتر تشنه می‌شویم. پس بهتر است که برای رفع تشنگی به آب پناه ببریم و خیلی هم عالی میشه که لیموی طبیعی رو نصف کنیم و توش بندازیم و بنوشیم.

زندگی نوش‌اتون باشه 🙂

منابع:

The Physical Effects of Drinking Tea

Caffeine & Thirst

بوسه :*

بوووووووووووووووس 🙂

خیلی خوبه بوسیدن خیلی خوبه، محبت و دوست داشتن و … رو نشون می‌ده، مثلن مامان، بابا، خواهر، برادر و همسر و معشوقه‌ و دوست دختر و یا دوست پسرمون رو می‌بوسیم یا رفیقامون رو و … در کل خوبه خیلی خوبه. این هم عکس بوسه معروف،

بوسه معروف
بوسه معروف د رمیدان تایمز

ادامه خواندن بوسه :*

واقعن کرم از خود درخت هست ؟

می‌شینیم های و هوی راه می‌ندازیم و حرف از حقوق زن و … می‌زنیم ولی همین خودمون، ما زن‌ها خیلی راحت پشت هم رو خالی ‌می‌کنیم، چرا؟ چون اون یکی نیاد ما رو جلو بزنه ؟ چون این حرف تو ظاهر برامون ارزش هست و تو باطن ضد ارزش؟ و و و …

البته این خالی کردن پشت یه نفر متاسفانه رواج‌اش خوب بوده منظور زیاد شده و ربطی به زن و مرد بودن نداره، ولی اینکه ما زن‌ها می‌بینیم که مثلن تو حوزه تکنولوژی و IT کمتر شناخنه شده‌ایم هستیم و بخواهیم برای همدیگه کاری انجام بدیم و بتونیم ولی انجام ندیم، آدم رو ناراحت می‌کنه خب و یه جورایی سرخورده از برآورده نشدن انتظارها از زن‌هایی که می‌تونن ولی می‌پیچونن 🙂

بودن این زن‌ها آدم رو هر چند مایوس می‌کنه ولی دلیل بر عدم پیشرفت‌امون نباید باشه، نه به خاطر این و نه به خاطر اون و …. به خاطر خودمون باید ببینیم کجای از جامعه هستیم و باید چیکار کنیم ؟ آیا نباید با تکنولوژی روز بریم جلو؟ آیا نباید خودمون رو از این سطح بالاتر ببریم؟ آیا نباید ببینیم چه خبر هست تو این دنیا؟ آیا نباید دغدغه‌هایی که جامعه سودجو برامون می‌سازه رو تغییر بدیم؟ اگه نباید که هیچ، ولی اگه باید پس بهتر فکر کنیم و پاشیم دوروبرمون رو نگاه کنیم.

حالا واقعن کرم از خود درخت هست؟ اگرم باشه به اون درخت زودتر و بهتر رسیدگی بشه کرم‌هاش می‌میرن خب.

ای بابا پاشو نشین 🙂

SSL چیه و چیکار می‌کنه؟

موضوع هفته پیش جلسات باز نرم‌افزاری تبریز، امنیت در وب بود و مسعود خیلی عالی مباحث رو مطرح کرد، و من هم یکی از مواردی که مسعود اشاره کرد و در موردش توضیح داد رو انتخاب کردم, بریم ببینیم SSL چیه و چه کار می‌کنه؟

SSL چیست:

می‌دونیم که اطلاعات ردوبدل شده بین سرور و کلاینت (سمت سرویس دهنده و سمت کاربر)، در طول مسیر میتونن توسط ISP ها و … خونده بشن و تقریبن همه می‌خوایم ارتباط امنی داشته باشیم در نتیجه از روش‌های رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌کنیم البته در صورت رمز شدن هم باز امکان خونده شدن اطلاعات در شبکه هست, ولی به سختی ، تا حدی که سازمان‌ها و … اطلاعات رمز شده افراد خاصی رو رمزگشایی میکنن. (البته غیر از سازمان‌ها افراد دیگری هم احنمالن مشتاق باشن به اطلاعات دسترسی داشته باشن 🙂 ).

SSL
SSL

یکی از راه‌های رمزنگاری متن‌ها در اینترنت SSl است، یه پروتکل (مجموعه قوانین) رمزنگاری که ارتباطات بین سرور و کلاینت رو رمزگذاری می‌کنه. شرکت Netscape برای اولین بار از SSL استفاده کرد در واقع ابداع‌اش کرد، نسخه 1.0 که هیچ‌وقت بیرون نیومد و برای استفاده خودشون(Netscape) بود و بعد در سال 1995 نسخه 2.0 منتشر شد که به دلیل داشتن حفره‌های امنیتی نسخه 3.0 در سال 1996 منتشر شد و نسخه‌های بالاتر از 3.0 که TLS هست و الان در موردش صحبت نمی‌کنم هرچند TLS و SSL‌ زیاد متفاوت نیستن.

مدل رمزنگاری SSL:

SSL از مدل رمزنگاری نامتقارن استفاده ‌می‌کنه به این صورت که یه جفت کلید می سازه، کلید عمومی برای رمز گذاشتن و کلید خصوصی برای رمزگشایی، اطلاعات رمز شده با کلید عمومی فقط قابل خوندن برای کاربری هست که کلید خصوصی متناظر با اون کلید عمومی رو داره.

این دو کلید با هم رابطه ریاضی دارند ولی نمیشه از روی کلید عمومی کلید خصوصی رو بدست آورد به همین دلیل کلید عمومی رو میتونین با خیال راحت منتشر کنین و فقط کلید خصوصی‌ که برای رمزگشایی استفاده میشه رو باید مخفی نگردارین.(این بحث رو بیشتر توضیح می‌دم ولی نه الان. بعدن در موردش مینویسم).

استفاده از SSL برای انتقال متن:

آدرس‌های اینترنتی (url) برای استفاده از SSl به جای پروتکل http از https استفاده می‌کنن، حتمن تا حالا خیلی از آدرس‌های اینترنتی رو دیدین که با https شروع می‌شن و کنار آدرس اینترنتی‌اشون آیکون قفل بسته هست به معنی رمز شده، مثل سرویس ایمیل گوگل (جیمیل)، https://gmail.com، گوگل برای برقراری امنیت بیشتر به صورت پیش فرض از https استفاده می‌کنه. یا مثلن وقتی تو فروشگاه اینترنتی خرید می‌کنین و میرین برای پرداخت اینترنتی و وارد درگاه بانک مورد نظر میشین اگه به آدرس دقت کنین میبینین که با https شروع شده و شما میتونین اطلاعات بانکی‌اتون رو وارد کنین با این پیش فرض که ارتباط امن هست و اطلاعات کارت بانکی شما به صورت رمز شده منتقل میشه.

SSL-https
https

برای استفاده از SSL هر دو طرف نیاز به گواهینامه معتبر SSl دارن که در طرف سرور 1-با دنبال کردن یک‌ سری دستورات فرد می‌تونه خودش روی سرور این گواهی رو ایجاد کنه و یا 2-از شرکت‌های صادر کننده این گواهی، درخواست گوا‌هی‌نامه SSL کنه.

اگه طرف سرور این گواهی‌نامه رو نداشته باشه https همون http میشه و یه ارتباط بدون رمزگذاری خواهیم داشت و اگر داشته باشه ولی گواهی‌نامه اش منقضی شده باشه یا گواهینامه معتبر نداشته باشه (میتونه به دلیل شماره 1 در پاراگرف قبلی باشه ) و … که مرورگر یه اخطار میده که این ارتباط امن نیست میخوای ادامه بدی یا نه ؟ مثل عکس زیر:

EXP-SSL Certificates
گواهی SSL منقضی/نامعتبر هست

و اگه این حالت پیش بیاد چه کنیم؟ به نظرم اگه قرار نیست اطلاعاتی منتقل کنین مثل ایمیل و پسورد و شماره کارت اعتباری و … اون وقت Process anyway رو بزنین و برین تو وب‌سایت و در غیر این صورت محتاط باشین. ولی این حالت همیشه به معنی امن نبودن ارتباط نیست.

و اگر رو سرور گواهینامه SSL معتبر باشه که کلاینت و سرور شروع می‌کنن به ردوبدل کردن یک سری اطلاعات تا یه ارتباط رمزگذاری شده رو شروع کنن، و من ترجیح میدم این موضوع رو که سرور و کلاینت چه اطلاعاتی ردوبدل می‌کنن و چه جوری ارتباط برقرار می‌شه رو برای پست بعدی مرتبط بنویسم.

من در حقیقت می‌خواستم در باره نحوه ارتباط سرور و کلاینت و اینکه چه ‌جوری اطلاعات رمز می‌شه بنویسم دیدم بهتره یه توضیح کوچیکی بدم و تو پست بعدی این مبحث رو باز کنم. به همین خاطر سعی کردم زیاد تو ریز نرم، و یه سری نکته ‌های کلی و ساده رو نوشتم، امیدوارم مفید باشه و در هر حال سعی‌ام رو کردم. 🙂

سوال بپرسیم حتا اگه دوستامون از دستمون دیوونه می‌شن ولی از گوگل هم استفاده کنیم. 😉

با تشکر از همه رفقایی که سوال‌های منو جواب دادن، دوستون دارم همه‌تونو 🙂

معرفی کتاب پیرمرد و دریا

و این یکشنبه با معرفی کتاب پیرمرد و دریا :

کتاب پیرمرد و دریا
کتاب پیرمرد و دریا

نویسنده: ارنست همینگوی، نویسنده ماجراجوی آمریکایی، برنده جایزه نوبل ادبیات، نویسنده‌ای که تو جنگ جهانی اول و جنگ‌های اسپانیا بوده و همچنین از علاقه مندی‌هایش سفر و شکار و ماهیگیری و … بوده.

من از ارنست همینگوی، دو تا کتاب خوندم یکیش همین پیرمرد و دریا و یکی هم وداع با اسلحه، در مورد این نویسنده تو ویکی‌اش اطلاعات کامل داده خوب ولی من فکر می‌کنم دقیقن خودش رو تو داستان‌هاش میاره، جنگ رفته و عاشق شده و … کتاب وداع با اسلحه در همین حول و خوش هست و همچنین یه قایق داشته و ماهیگیری میکرده که پیرمرد و دریا هم که داستان پیرمردی هست که یه قایق داره و ….

ارنست همینگوی
ارنست همینگوی

این عکس رو انتخاب کردم چون در مورد همینگوی خوندم که به مدت 11 سال یه گربه‌ای داشته و گربه‌اش تصادف میکنه و دو تا پاش میشکنه و … دست آخر کسی بهش میگه که گربه رو باید بکشه و جواب ارنست “نمی‌توانستم ریسک کنم که ویل متوجه شود کسی قرار است او را بکشد…“، ولی نهایتن با تفنگ‌اش کارش رو میسازه.(عمو ویل، اسم گربه ارنست همینگوی)

مترجم: فاطمه اختیار وکالتی

انتشارات: یاران

برگردیم به کتاب، رمان عالی‌ای هستش، راجع به پیرمرد ماهیگیری که تنها هست و خیلی وقت میشه که صیدی نداشته و تصمیم می‌گیره که بره و یه صید خوب داشته باشه، میره و اتفاقن یه ماهی خیلی بزرگ به قلابش گیر می‌کنه و …. داستان حول و حوش این هستش که این پیرمرد چه جوری این ماهی غول پیکر رو میاره به ساحل …. نمیخوام توضیح بدم داستان رو ، فقط این که این کتاب داره جنگ پیرمرد با خودش رو با زمونه و زندگی رو برامون نشون می‌ده… (البته نظر منه)، موضوع جالب توجه دیگه در مورد کتاب پیرمرد و دریا این هست که هیچ اسم خاصی در این کتاب نداریم، عناوین شخصیت‌های داستان همین پیرمرد و پسرک و … هستن.

یه قسمت از کتاب پیرمرد و دریا :

او زیاد فکر کرد. و در مورد گناه همچنان فکر می‌کرد. تو ماهی را تنها به خاطر زنده ماندن و فروختنش نکشتی. تو او را به خاطر غرور خودت کشتی. چرا که تو ماهیگیری. او را وقتی که زنده بود دوست داشتی و بعد هم عاشقش شدی. اگر عاشق او بودی چرا او را کشتی؟ یا شاید چیز دیگری در این میان بود.

امیدوارم این کتاب رو بخونین و لذتشو ببرین.

خوب باشین.