از نظرم یکی از چیزایی که آدم رو زنده نگر میداره، موسیقی هست. میتونه موسیقی و صدای طبیعت باشه، یا میتونه ترانهای با صدای مادر آدم باشه و یا میتونه ساز و ترانهای از یه آدم دیگه باشه. مثل احمد کایا.
دسته: جامعه
try everything – صخرهنوردی و نینجوتسو :)
الان با پیامم داریم به آهنگ محشر Try Everything که شکیرای محشر خونده گوش میدیم، یاد خودم و ورزشهای محبوبم سنگنوردی و نینجوتسو افتادم. متاسفانه خانمها خیلی کمتر به این رشتهها رو آوردن. اونم به خاطر ذهنیت غلطی که بین مردم راجع به ورزشهای مردونه و زنونه جا افتاده. نداریم، ورزش زنونه و مردونه نداریم. به نظرم به خاطر اینکه زنها تو خیلی رشتههای ورزشی (یا غیر ورزشی) عقب موندن یا از قافله جا موندن، اگه زنی تو همچین رشتههایی بدرخشه واقعن قابل ستایش و یادآوری هست.
صخره نوردی یکی از ورزشهایی هست که توش خیلی چیزها میشه یاد گرفت مثلن صبور بودن، استقامت و مقاومت، کم نیاوردن، پیدا کردن یه راه و رفتن و حتی تقویت هوش و حافظه. این همه خوبی داره این ورزش 🙂 و البته که مربی ما محشره و عاشقشم. و همچنین رفقایی که دارم.
یک قهرمان یا یک مظلوم؟
دستههای عزاداری میان و میرن. یکی میره اون یکی میاد. با وجود اینکه هرازگاهی آهنگ و ضربهایی که دارن ناخودآگاه آدم رو به رقص یا بشکن زدن میندازه، متن و یا محتوای چیزی که میشنویم فقط مصیبتی هست که وارد شده. حالا این مصیبتی که فریاد میزنن چرا با آهنگ موزیکهایی عربی و ترکی و فارسی هست که حس هیجان و پایکوبی رو تو آدم زنده میکنه؟ اصلن سوال مهمتر این هست که چرا از مصیبت میگن؟
کتاب حماسه حسینی نوشته شهید مطهری رو خیلی وقت پیش خوندم، داشتم دوباره مرورش میکردم. الان میخوام چیزی که از این کتاب گرفتم و مثل همیشه نظریات خودم رو بنویسم.
کینتسوگی – Kintsugi
تو یه گروه تلگرامی رفقا این مطلب رو گذاشته بودن و برام خیلی جذاب اومد. راجع بهش خوندم و مطمئن شدم. گفتم اینجا هم بذارمش، در واقع چیزی رو که دوست دارم تو وبسایتم مینویسم 🙂
وقتی یک مرمتکار ژاپنی میخواهد جسم شکستهای را مرمت کند، ترکهای آن را با طلا پر میکند. آنها معتقدند که وقتی چیزی دچار صدمه میشود و آسیب میبیند، آنگاه بسیار زیباتر از قبل میشود. این هنر باستانی، اتصال طلایی یا کینتسوگی نام دارد.
وقتی دم از آزادی میزنیم
همه میتونن خوب حرف بزنن، مثلن همه ميتونن بگن من فلان نظر یا اعتقاد رو دارم و ال و بل. خب هر کسی ميتونه نظر خودش رو داشته باشه، ولی دلیل نمیشه که اون نظر درست باشه و جای انتقاد نداشته باشه. خب این از این.
این رو نوشتم چون خیلی جاها می خونم یا میبینم که اگه کسی معترض بشه به چیزی که به نظرش نادرسته، بقیه میگن چرا معترض میشی و نظرشه. خب نظرش باشه دلیل نمیشه درست باشه و اتفاقن همه نظرها خوبه که شنیده بشن.
اوکی اصلن چرا دارم این پست رو می نویسم چون محرم اومده، و تو توییتر میبینم که آدما از اومدن محرم ناراحتن و حتی بد و بیراه هم نثارش میکنن. خب ناراحتن و دوست دارن ناراحت بشن ولی بدوبیراه چرا؟ شما میگی خب نظرشونه؟ ولی باز دلیل نمیشه به خاطر اینکه این نظرشونه، به مقدسات آدم دیگه توهین کنن و انتظار داشته باشن بقیه چیزی نگن بهشون. اینجا به نظر من چند تا موضوع مطرحه :
بیلبوردها برای که و چه به نمایش گذاشته میشوند
فکر میکردم به نویسندههای باحالی که هستن و چقدر خوندن کتاباشون لذت بخشه. قدیمترها میرفتیم کتابفروشی یه سه چهارتا کتاب میخریدیم ولی کم کم داره میرسه به یکی کتاب یا هیچی کتاب :))) قبول کنین قیمتهای کتابا خیلی گرون شده، یعنی خییییلیییی. یه زمان نه چندان دوری با ۲۰ هزار تومن پول میشد دو یا سه تا کتاب مثل همین پس از تاریکی رو خرید، ولی حالا باید امیدوارم باشیم با ۱۵ هزار بتونیم یه کتاب بخریم! چی شد یهو؟ وقتی میرم کتابفروشی اول برمیگردونم قیمت رو میبینم :)) بعنی تاثیر مهم و تعیین کننده ای تو انتخابم داره. کاغذ گرون شد و هر چیز دیگهای؟؟ قبلن رو چی چاپ میشد؟ اون موقع ها هم تحریم بودیم! با این اوضاع چه انتظاری دارین مردم بتونن کتاب های جدید و خوب رو بخرن و بخونن؟ همه جا تو بوق وکرنا میکننن که آی کتاب بخونین و آی سران مطالعه کشور پایین اومده و از اون طرف قیمت کتابها داره سر به فلک میکشه. نکنه کتاب خوندن هم مثل خیلی چیزای دیگه شده انحصاری واسه یه قشر خاصه؟
موشوگولو
با آبجی راجع به اینکه چرا موش مثل گربه و سگ محبوب نیست حرف میزدیم. مثلن به گربه میگیم پیشوگولو چرا به موش نمیگیم موشوگولو؟
خب آبجی نظرش این هست که
موش موذیه و با دستاش یه جوری رفتار میکنه که آدم چندشش میشه و ترجیح میده بره تو فاضلاب و اهلی نیستش. مثل گربه اینا خودش رو لوس نمیکنه . از آدم هم نمیترسن و کار خودشونو میکنن. گستاخن و به آدما محل نمیذارن. در رده سوسک قرار میگیره. موشها وسایل خونه رو میخورن و آسیب میزنن.
خب من هنوز درگیر و دار اینم که اگه یه روزی بیفتن موشهای خیابون رو بکشن کسی صداش در میشه که چرا و نکشین و اینها؟ یا فقط سگ و گربه و اینا عزیزن؟ معیار در حقیقت علاقه مردمه؟ یا موش آزار داره و رواست کشتنش؟ یا مثلن همونطور که سهراب گفت چرا در قفس هیچکس کرکس نیست! چه ربطی داره؟ ربطش اینه که اولندش چرا قفس! هوم؟ دومندش باز چرا قفس. بله خوب برگردیم به موشوگولو به نظرم باید بیشتر در مورد موش بخونم که چی هستن و چیکارا میکنن و بقیه ماجرا.
موشوگولو بگیم و موشها جمع شن و بهشون پنیر بدیم بخورن :))