یک آزمایش ساده

اون روزی یعنی دقیقا 2 روز پیش عصر، حول و حوش ساعت 7 اینطورا، یکهو به خودم گفتم چرا آدم فقط از بینی یا دهن‌ش نفس می‌کشه، منظورم اینه که چرا نمی‌تونه از هر دو مجرا نفس بکشه همزمان. بعد تست کردم و دیدم که اتفاقا میشه و به پیام هم گفتم و پیام هم تونست. ولی خیلی نمی‌شه ادامه دادش چون حجم هوای زیادی یکهو میگیریم؟ نمی‌دونم حقیقتن،‌ولی خیلی سنگین میشه.

الان که دارم این پست رو می‌نویسم پیام میگه آخه نسرین آدم بصورت ناخودگاه میتونه همزمان از دهن و بینی نفس بکشه. اما من الان اینطور فکر نمی‌کنم، بنظرم خیلی بندرت این پیش میاد، یعنی نه اینکه من مدام 24 ساعته طرز نفس کشیدنمو مانیتور کنم اما خودم میفهمم که یا از دهنه یا بینی، نه هر دو.

در هر حال چیزی بود که به ذهنم رسید و در موردش خواستم بنویسم.

فرندلی جسچر

اوه مای Skysphere

پیامم برام لینکش رو داده بود، تو کل دیدن ویدئو نتونستم فک‌م رو ببندم. چقدر خوشگله این ماشین!!! باریکلا به تیم طراحی‌شون وااااااااااااااااو. ببینین روحتون جلا پیدا کنه.

خوشبحال الکس با این شغلش :”)

یه اسکریپت برای پاک کردن توت‌های ماستودن

بچه‌هایی که تو ماستودن فعالیت می‌کنن می‌دونن که نمیشه همه توت‌ها رو یه جا پاک کرد، یعنی محدودیت 30 دقیقه‌ای داری و اونم یه چندتا بیشتر رو نمی‌تونی پاک کنی. و خب این خوب نیست دیگه، آدم یه چیزی میره تو مخ‌ش و اذیتش میکنه.

یه اسکریپتی رو خیلی وقت پیش نوشته بودم که اتوماتیک خودش می‌رفت توت‌ها رو پاک مي‌کرد. خیلی ساده است البته و گرفتن ID ‌توت‌ها یه ذره مسخره است، ولی خب کار رو راه می‌ندازه.

حالا گفتم بذارمش تو گیت‌هاب شاید یکی دیگه هم استفاده کرد یا شاید یکی بهترش رو نوشت 🙂 تو این آدرس می‌تونین ببینیش: Delete-Mastodon-Toots

اون چیز چی بود؟

خب خب، حالا گیر به عنوان پست ندیم. خواهیم دید که چقدر عنوان بامفهوم و درستی انتخاب کردم تازه.

سال ۱۹۴۶ یه چندتا پسر از طرف پیشگامان اتحادیه جماهیر شوروی، یه کنده‌کاری چوبی از نشان بزرگ ایالات متحده آمریکا رو به آورل هریمن که اونموقع سفیر ایالات متحده آمریکا تو شوروی بوده، کادو می‌دن. هریمن از همه جا بی‌خبر این استند چوبی خوشگل و شیک رو که نشان دوستی با متحدش بوده رو میزنه رو دیوار اتاق کارش. این هدیه به مدت ۷ سال روی دیوار محل اقامت سفیر آمریکا تو مسکو آویزون بوده.

اما این یه دستگاه شنود بود.

اتحاد جماهیر شوری یه دستگاه شنود به سفارت‌خونه آمریکا تو شوری کادو داده بود و در تمام مدت داشتن به حرف‌ها و مکالمات اون اتاق گوش می‌دادن. بعدا آمریکا اسم این دستگاه شنود رو می‌ذارن The thing. یعنی اون چیز :)) پس عنوان که نوشتم «اون چیز چی بود» بی‌ربط نیست و خیلی هم بامعناست.

ادامه خواندن اون چیز چی بود؟

زمان، عشق کریستوفر نولان

نه این پست اصلا ربطی به نولان عزیز نداره. یه چیزی داشتم می‌خوندم در مورد زمان و خب مگه میشه به زمان فکر کرد بدون اینکه یاد نولان افتاد؟! آره خب میشه اگر طرفدار فیلم دیدن و یا طرفدار نولان و فیلم‌هاش نباشی. اما در مورد من نه نمیشه چون من طرفدار نولان و ایده‌‌هاش و فیلم‌هاشم، تا الان البته. عنوان میتونست بهتر باشه ولی دلم خواست اسم نولان اون بالا کنار زمان باشه. بذار عکسش هم بذارم 🙂

حضرت نولان و آنالیز فیلم ممنتو همون یادگاری

یه جورایی گیج‌ کننده است برام، فکر کردن راجع به زمان رو میگم گیج کننده است. زمان واقعا یک بعد داره؟ دو بعدی و بشر هنوز نمیدونه اینو و یا نمی‌تونه ثابتش کنه؟ شایدم اصلا زمان یک مفهومه یعنی چیزی نیست که حالا بخواد یک یا چند بعد داشته باشه. به حول و قوه علم این به عهده فیزیکدان‌ها و ریاضی‌دان‌هاست و من فقط هر چی میخونم و ذهنمو مشغول میکنه رو برای خودم حلاجی می‌کنم. خب یه چیزی در مورد اینکه آیا زمان می‌تونه چند بعد داشته باشه یا نه می‌خوندم که برام جالب اومد و می‌خوام بنویسمش، ببینم چطور می‌برم جلو این پست رو.

در حال حاضر میدونیم که زمان خطیه و فقط رو به جلوست. ما روی خط زمان فقط می‌تونیم رو به جلو حرکت کنیم. یعنی یک بعدیه. یه مثال بزنم، من میتونم پاشم از روی صندلیم و برم بیرون یه چرخ بزنم و برگردم بیام بشینم روی همین صندلی پشت میز. یعنی از نقطه ایکس حرکت کردم و به نقطه ایکس برگشتم، الان مکان همون قبلیه، اما زمان نه! یه دقیقه اون ساعت رو از تو ذهنمون پاک کنیم، یعنی نگیم آره که زمان گذشته، 60 دقیقه مثلا رفتی بیرون، اون موقع 8 بود و الان 9. فرض کنین یه استکان چایی داغ رو میز بوده، و الان که برگشتم سرد شده. تغییر کردن. این مهمه، و ما این تغییر کردن چیزهای اطرافمون رو با اعلام ساعت و تاریخ برای خودمون ساده می‌کنیم.

ادامه خواندن زمان، عشق کریستوفر نولان

مال بد بیخ ریش داشته و نداشته صاحابش

من تو آپارات همش سه چهارتا ویدئو داشتم و اکانتم رو غیرفعال کردم*. اما حتا اگه صرفن یک اکانت خالی، یعنی یک حساب بدون حتا یک ویديو، داشتم هم اکانتم رو پاک می‌کردم.

اما چرا؟ چون با تصویب سیانط (از بیخ اشتباست مسلمه که املاشم باید اشتباه بنویسم) و کنترل جریان اطلاعات و در نتیجه‌اش کنترل بیشتر مردم توسط حکومت، این سرویس‌ها عملا میشن بازوی حکومت، میشن رسانه دولتی تا مردمی، میشن جایی برای دروغ بیشتر و سانسور بیشتر و چرت و پرت بیشتر. آخه نیست نبودن؟ ببینین از این به بعد چی میشه!

فقط آپارات نیست ها، کم کم سرویس‌های داخلی دیگه هم میان بالا و بال و پر می‌گیرن، تا الانم اومدن البته. اگر ضرورتی به استفاده ازشون نیست چرا استفاده کنیم؟ تازه از نظر من این ضرورت باید اهمیت‌ش زیاد باشه. چون مطمئن باشین، ذره‌ای شک نداشته باشین که با استفاده از این سرویس‌ها، نه فقط همراه سیانط میشیم، بل ذره‌ای از حریم ‌شخصی‌مون باقی‌ نمی‌مونه. فعالیتها و اطلاعات‌مون دو دستی میره دست آدم‌هایی که نباید و نشاید. نه فقط دولتی‌ها! شما ببین خبرها رو، سرویس‌های اینترنتی محبوب و بزرگ هم راه به راه اطلاعات مشتری‌هاشون به بیرون درز می‌کنه تازه حساب و کتاب و قانون و مقرارات براش دارن، احترام به مشتری دارن، مسئولیت پذیرن، شفافن. حالا بفرما مقایسه کن با سرویس‌های داخلی که راه به راه داده های مردم لیک میشه و کسی مسئولیت نمیپذیره و حتا کاربرهاشون رو آدم حساب نمی‌کنن که بهش واقعیت رو بگن. بازم خوبه سوشیال مدیاها مثل توییتر و فلان و بیسار هستن که ملت خودشون ملت رو آگاه و باخبر میکنن. و همین رو میخوان از ما بگیرن، همین آگاهی رو.

ما مردم موافق همچین چیزی نیستیم، من ذره‌ای فکر نمی‌کنم که متوجه این نباشیم.

چیزی که این وسط ذهنم رو مشغول کرده بود «مردم» بود. اما ما بعنوان همین مردم راه بهتر دسترسی به چیزی که باید و شاید رو پیدا می‌کنیم.

*چرا نوشتم غیرفعال؟ چون گزینه‌ای برای پاک کردن حساب نداشت. اینم یه چیز مسخره دیگه! چرا چیزی به اسم منهدم سازی و پاک کردن حساب و همه اطلاعات کاربری رو نباید داشته باشن؟ اه بابا در مورد کی دارم صحبت میکنم.

مال بد بیخ ریش صاحابش

چه خبره اینقدر افزونه رو مرورگرها؟

داشتم یه چیزی می‌خوندم و خب باید نظرم رو بدم دیگه :)) حالا اون چیزی که میخوندم یه سری افزونه برای انواع مرورگرها معرفی کرده بود که در نگاه اول آدم میگه واااااو :)) اما در نگاه دوم و سوم میگه بابا اینکه چیزی نیست من با دو سه تا کلیک بیشتر به همه اینها میرسم. مثلا الان دارم سعی میکنم بگم اینقدر افزونه الکی نصب نکنیم بنظرم. من که همیشه سعی میکنم بخصوص مرورگرهامو کلین نگر دارم.

مثلا یکی از افزونه‌ها Wayback Machine بود، خب آره خیلی خوبه ولی یه تب باز کن و آدرس رو بفرست تو آرشیو و چک کن، هر کاری میخوای بکن. اسکرین میخوای بگیری مثلا خود فایرفاکس بهمون این امکان رو میده دیگه! میخوام بگم برای هر چیزی نیاز به نصب افزونه‌ و اکستنشن نیست.

این بود انشای من.