Enirevlow

به یه کشف خیلی کوچک و شاید بزرگ و مهم (نمی‌دونم اینجاشو هنوز) دست پیدا کردم. چند وقت پیش من دوباره بدنمو سیاه و کبود کردم. نزدیک بود بیوفتم که نیوفتادم، یعنی هنرهای رزمی بخرج دادم و ولو نشدم رو زمین، ولی پام محکم خورد به یه میله آهنی. خلاصه زیاد هم درد نگرفت، اما وقتی رسیدم خونه دیدم پام کبود شده اندازه یه نعلبکی. پر از رنگهای بنفش و سبز و زرد و آبی‌تیره و قرمز و خلاصه آشفته بازاری بود برای خودش.

حالا یه چند روزی هست که کبودی‌ داره کم میشه، نکته اینجاست که طبق مشاهدات این حضرت و حضرت پیام، کبودی‌ها از داخل کمتر میشه. فکر کنین یه دایره توپر دارید و یه دایره کوچک تو مرکزش شکل گرفته و هی داره بزرگ‌تر میشه. یعنی کبودی از داخل به بیرون هی کم و کم‌تر میشه. اینترستینگ نه؟ هومم حالا وظیفه شما اینه که اگر جایی‌تون کبود شد، اولندش مراقبت کنین از خودتون ولی خب همه می‌دونیم که پیش میاد، حواستون باشه که چطور خوب میشه: از داخل به بیرون؟ از بیرون به داخل؟.

درستش این بود که من می‌رفتم در موردش سرچ می‌کردم ولی نرفتم دیگه :)) ولی اگه روال خوب شدن کبودی همین‌‌ طور باشه، آخه چرا؟ مثل صف میمونه؟ کسی که اول بیاد اول میره؟محاسبه زمانش ممکنه مسخره باشه، ولی اول از داخل کبودی شکل گرفته و سریع بزرگ شده، پس اونجا اول خوب میشه؟ میتونه میتونه.

و اما عنوان! از اونجایی که جناب wolverine از اینور زخمی میشد و از اونور خوب میشد و ماها اینطور نیستیم، اسمش رو به پیشنهاد پیامم برعکس کردم و شد enirevlow. اینم اینترنستینگ هوم؟!!!

بی‌ارتباط با موضوعه اما دوست دارم بگم. امروز خیلی اتفاقی بیرون که بودم آهنگ Ode to my family رو شنیدم و دلم برای دولورس تنگ شد! عجیبه آدم دلش برای کسی که فقط موزیکش رو گوش میداده تنگ شه؟ نه اصلا. با اینکه شنفتن آهنگش لذت‌بخش بود اما ته دلمم ناراحت بودم از نبودنش.

جمله آخر خوب