چه می‌شد اگر… ،یکی دیگه از شاهکارهای مارول

وقتی می‌شستیم فیلم‌های مارول رو می‌دیدیم، هر قسمتش رو میگم، از غم و شادی و هیجان‌‌‌هاش لذت می‌بردیم. اصلا نمي‌دونستیم که قراره برسیم به قسمت‌هایی ازش که بگیم واو که چقدر با ارزش‌تر شد دیدن همه اون قسمت‌ها. قسمت «Avengers: Infinity War» و «Avengers: Endgame». بعدش سریال‌های مارول شروع شدن، «Wanda Vision» محشر بعد «Loki» عزیز و حالا شاهکار «…What If».

همین چند دقیقه پیش داشتیم قسمت دوم سریال what if (چه می‌شد اگر) رو می‌دیدیم. جا داره یادی کنیم از عزیزمون «چادویک بوزمن»، یادش گرامی و جاش بسیییییییییی خالی.

اصلا با دهن بسته نمیشد این قسمت رو دید، آدم از تعجب و شگفت‌زدگی دهن‌ش باز می‌مونه. داستان‌‌ها و سرنوشت‌های مختلفی رو دیدیم. کلی خاطره برامون زنده کرد. کلی خاطره، کلی شخصیت خوب و بد رو آورده بود، درکس جونم با همون شخصیت فان و باحالش ، کلی حرف‌ها و حدیث‌ها که همشون برای آدم لذت‌بخش بود، تانوس آخ نگم از تانوس. چقدر دلم برای یاندو تنگ شده بود. چقدر گریه کرده بودم سر از دست دادن یاندو، نحوه مرگش و مراسمی که غارتگران براش گرفتن چقدر باشکوه بود… خلاصه دیدن دوباره این شخصیت‌ها و داستان‌های جدیدشون خیلی بی‌اندازه عالی بود، خیلی‌ها خیلی.

چی بگم، دوست دارم هی بنویسم راجع به این قسمت سریال اما میتونم اسپویلش کنم و دلم نمیاد. من به قدری کیف کردم که نمی‌تونم حد و اندازه‌اش رو بگم. دلم برای همه این شخصیت‌ها تنگ شده بود، داستان جدیدی ازشون دیدیم که خیلی عالی بود، و البته جای خیلی‌‌ها هم خالی بود.

چقدر خوبه مارول رو داریم، چقدر مارول رو دوست دارم. جا داره دست همه عوامل رو به گرمی فشار بدیم، و خب کمه این هیجان و اشتیاق رو نشون نمیده. بوس به همه عوامل :*************