یک برنده خوشحال

پریشب مث خیلی شبا داشتم تو رخت‌خواب شطرنج بازی مي‌کردم (یه اپ نصب کردم رو اندرویدم و رو اون بازی مي‌کنم) هراز گاهی با یه رقیب آنلاین و هرازگاهی با کامپیوتر (؟). خب تو بازی با حریف آنلاین که هرازگاهی میبرم با کیش و مات، بعضی وقتها هم واگذار میکنن بازی رو و من میبرم و هرازگاهی من واگذار میکنم و یا من کیش و مات میشم و میبازم :))) ولی با کامپیوتر همیشه شکست خورده هستم :)))  آهان آره پریشب داشتم با کامپیوتر بازی میکردم و تقریبن همه چیمو از دست داده بودم و یه ذره امید هم باقی نمونده بود و می‌دونستم که یارو چه نقشه‌ای داره و تو دو سه حرکت بعد من کیش و ماتم :)) یهو دیدم شاهشو بی دفاع گذاشته که بیاد کار منو تموم کنه و منم یادم نمیومد که کی سربازمو اون بالا گذاشته بودم :)) هیچی دیگه وزیرمو بردم سر وقت شاهش و دان :)) همین لحظه پیغام برد منو داد و منم یهو فریاد کشیدم YEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEES. مامان‌اینا از خواب پریدن و ترسیده بودن که چی شده و من هی میگفتم کامپیوترو شکست دادم کامپیوترو کیش و مات کردم :)))) و همون لحظه اسکرین شات گرفتم تا بعدن قابش هم بکنم :))) من همیشه از کامپیوتر شکست خورده بودم فقط تو کینگ آو د هیل چند بار بردم و برام سخت نمیاد اون، به همین خاطر این برد برام خیلی مهم بود و خیلی خوشحال شدم اصنم نمی‌دونم هارد هست یا نه تو سطح یا مرحله یا level ۳ بازی میکنم. بیشتر برام این مهمه که از کامپیوتری که همیشه میباختم بردم و جایی که امیدی هم نداشتم. من از خوشی های کوچیک هم خوشحال میشم و قدرشونو می‌دونم :)) و این بردم رو به خودم و تمام مردم جهان تبریک میگم ولی خب مامان عزیزم ترسیده بود که چی شده، فداش بشم.