دون دون این؟

عنوان رو باید با لحن خاصی بخونین، مثلن دارین میگین اینهمه دون دون گفتن این بود؟ خب از عنوان که بگذریم چه خوش ساخت بود و دست کارگردان و عوامل جدن درد نکنه. بازی‌ها! واو بازی‌ها عالی بود. اما داستان! داستان رو اگه کتاب رو خونده باشین، حالا چه فارسی چه انگلیسی چه زبون دیگه‌ ای، می‌بینین و خب البته خود کارگردان هم گفته که اقتباسه، آره می‌بینین که بعضی وقتها داستان رو به طور دیگه‌ای جلو برده. من به شخصه داستانی که تو کتاب روایت شده بود رو بیشتر پسندیدم. فیلم فینچر تلماسه بیشتر به کتاب پایبند بود، فقط اینقدر بد ساخته بودن که آدم میگه چیکار کنم که یادم بره صحنه‌های فیلم.

خطر اسپویل فیلم، فرار کنیییییییییین

ادامه خواندن دون دون این؟

کتاب صوتی «برکه آتش» – سومین کتاب «سه‌پایه‌ها»

ببین از کی میشه من و پیام داریم کتاب «برکه آتش» رو صوتی می‌‌کنیم :))) خب خبر خوش و خرم اینکه بلاخره تموم شد. با خودم گفته بودم که همه‌اش که تموم شد یک بار یه پست می‌ذارم، نه اینکه برای هر کدوم یکی. گفتم تنوع بشه ایندفعه و اینطوری بریم جلو، آخه سری‌های پیش هر فصل سری کتاب سه‌پایه‌ها رو که می‌خوندیم براش یه پست می‌نوشتم. بوس و دست مریزاد به خودمون که تمومش کردیم این کتاب رو هم :********* به همین خاطر برای خودمون جایزه خریدیم و خوشحال شدیم 🙂

کتاب صوتی «برکه آتش» - سومین کتاب «سه‌پایه‌ها»

الان نمي‌دونم چرا فایل‌های صوتی این کتاب گم و گور شده رو لپ‌تاپم :)) این پست رو می‌نویسم که تشویق کنم خودمون دو تا رو و خوشحال شیم، اما فردا پس‌فردا همه 9 فصل این کتاب رو تو وب‌سایتم آپلود می‌کنم.

اگر کسی علاقه داشت می‌تونه تو این کانال تلگرام فایل‌های صوتی کتاب برکه آتش رو پیدا کنه و خب روی انکور هم آپلود می‌کردم که از اونجا تو جاهای دیگه هم می‌رفته، مثل اسپاتیفای و بقیه‌.

اوه یه لینک هم بدم به کتاب اول که میشه «کوه‌های سفید» و کتاب دوم که میشه «شهر طلا و سرب».

دست آخر هم اینکه با پیامم گپ می‌زدیم که کتاب چهارم، یعنی یه جورایی میشه کتاب اول سه‌پایه‌ها، رو هم صوتی کنیم یا نه، و تصمیم گرفتیم نخونیم چون «سه‌ پایه‌ها» همین سه تا کتابه، یعنی اصلش همینه. چهارمی چند سال بعدش اومد.

فرندلی جسچر

مرسی دکتر استیون وینسنت استرنج و رفقا

اسپویــــــــــــــل آلـــــــــــــــــرت

فصل اول سری ?…What If تموم شد و عجب سریالی ساخت مارول برامون. دست مریزاد عزیزان. برای یه آن از واچر بدم اومده بود داشتم با پیام بحث میکردم که همش زیر سر اونه که دکتر استرنج تنها مونده. الانم باید تنهایی مراقب دو تا احمق باشه.

خلاصه کلی با پیام در مورد نقش واچر گپ و بحث کردیم و آخرش از سر تقصیراتش گذشتم. البته پیام میگه تقصیری نداره، واچره و قرار نیست دخالت کنه، استرنج همه انتخابهاش با خودش بود. اما دست آخر واچر دخالت کرد! نکرد؟؟؟ اگر قرار بود دخالت کنه همون اول دخالت میکرد و نمی‌ذاشت دکتر استرنج عزیزمون به اون حال برسه. البته که به نفعش شد! نشد؟ مگه همین دکتر استرنج قدرتمند و ایزوله شده‌مون نبود که با کاپتان و استارلرد و بلک ویدو و گامورا و تور و اون پسرعموی نفرین شده تیچالای عزیزمون دنیاها رو نجات دادن؟ پس الان به نفعش بود که از قدرت زیاد دکتر استفاده کنه.

تو کَت من یکی نمی‌ره،‌ میگه من قرار نیست دخالت کنم، ولی دخالت کرد. آره دیگه: چی میشد اگه واچر دخالت کنه امـــــــــــــــــا اونجایی که دلش میخواد.

یه چیز دیگه، دیدید که آیرمن عزیزمون زیاد پررنگ نبود و سرنوشتش انگار همیشه به مرگ ختم میشد؟ چرا آخه؟ 🙁 نوید بازگشت بلک‌ویدو رو هم دیدیم یه جورایی و این چیز خوبی بود، منتظریم که ناتاشا رو تو دنیای دیگه‌ای که بلک‌ویدو عزیزشون رو از دست دادن ببینیم.

ولی دل من آروم نمیگیره که ویزارد عزیزمون اونجوری تنها ایزوله بشه، و اون واچر بره بشینه داستان‌ها رو ببینه و خوش باشه، بعد بگه همه‌تون داستانهای منین و این چیزهااا… نخیرم همچین چیزی نیست.

الان از دست واچر عصبانیم و شاید بعدن ازش تعریف کنم،‌اما الان نه. «چی میشد اگه نسرین از واچر خوشش میومد» رو در پست‌های بعدی میبینیم.

فرندلی جسچر

بوی خون از مراکش میاد

دیشب به انتخاب پیام فیلم «Only Lovers Left Alive» رو دیدیم. اینکه چرا این فیلم رو پیام انتخاب کرد بخاطر بازی تام و تیلدا بود. هر دو بازیگرهای قهاری هستند که ما دوتا خیلی دوسشون داریم. این دو تا لعنتی محشرن، تام که کلا با بازی لوکی حساب خودش رو جدا کرده برای همیشه، این سوای بازیگری محشرش و جذاب بودنشه :*** تیلدا هم خب فوق‌العاده است و بالاخره انشنت وان عزیزمونه :))) همیشه پای مارول در میونه.

فیلم Only Lovers Left Alive

ممکنه یه خورده اسپویل فیلم باشه 🙂 خلاصه حواستون باشه اگه میخواین فرار کنین الان وقتشه.

ادامه خواندن بوی خون از مراکش میاد

ساریمساکچی گلدی

داشتیم کار می‌کردیم که از بیرون صدایی اومد. گوش‌م رو تیز کردم ببینم چی میگه، متوجه نشدم دقیق، به پیام گفتم کیه چی میگه؟ پیام گفت میگه «ساریمساکچی گلدی». ساریمساکچی گلدی یعنی سیرچی اومد یا سیرفروش اومد.

پاشدم رفتم جلو پنجره، پرده رو زدم کنار ولی نتونستم ببینمش. رفتم تو تراس تا ببینمش، گفتم خب بالاخره یکی اومده تو محله و داره داد میزنه که «من اومدم» البته نمیگفتم من اومدم، داشت میگفت سیرفروش اومده، بالاخره همون من اومدم میشه دیگه، گفتم خب برم ببینمش.

از بالکن یا چه میدونم تراس یا هرچیز دیگه‌ای که بهش میگین اومدم تو اتاق به پیام گفتم پیامی فکر کن این آقاهه اومده و داد میزنه «سیرچی اومده» بعد مردم می‌شنون صداش رو و میان تو بالکن و از پنجره‌ها نگاه می‌کنن، یکی هلهله میکنه، یکی اشک شوق می‌ریزه که سیر فروش اومده و با انگشتش گوشه چشم‌ش رو پاک میکنه. یکی با عجله میاد تو بالکن و با شادی داد میزنه که فلانی بیا بیا سیر فروش اومده. یکی از تو پنجره داره برف شادی میزنه تو محله و کِل می‌کشه. بچه‌ها تو محله دنبال سیر فروش راه میوفتن و بالا پایین می‌پرن و سیر فروش داره با شادی و افتخار و ذوق همچنان داد میزنه که «سیرچی اومده».

پیام برگشت گفت نسرین من عاشقتم. گفتم خب این تصور محله خیالی رو اینجا هم بنویسم بمونه 🙂

فرندلی جسچر.

دابل دابل اُ سِوِن

فرار کنید، فرا کنین، فرار کن، در رو، خطر اسپویل فیلم دابل اُ سِوِن، فرار کنید، فرا کنین، فرار کن، در رو.

آخر فیلم رو پیام بی‌اندازه دوست داشت. حالا داستانش بیشتر احساسی بود، داستان کازینو رویال خیلی بهتر بود. ولی عجب صحنه‌های بزن بزن و اکشنی داشت من داشتم خفه میشدم از هیجان.

من اصلا از بازی لئا سیدو خوشم نمیاد، انگار به زور داره بازی میکنه، ازش چندتا فیلم دیدم ها ولی همچنان فکر می‌کنم خیلی جا داره تا بشه بازیگر خوب، مقایسه‌اش کنین با نقش زن مقابل جیمز تو فیلم کازینو رویال.

بعد من اینهمه جلوی خودمو گرفتم تریلر فیلم‌ها از جمله اسپایدر‌من رو ندیدم، بعد هیچی دیگه تو سینما برامون پخش کردن، پیام میگه چشماتو بگیر نسرین چشماتو بگیر، گفتم دیگه کار از کار گذشت :))) ویزارد محبوب‌ و یکی یدونه‌مون رو دیدم و بقیه‌اش رو هم نگاه کردم.

ببین چه میکنی با ما دکتر استرنج عزیزمون :****

از این تریلر ندیدن خیلی خوشم اومده، مثلا فیلم «فری‌ گای» چون تریلرش رو ندیده بودم برام خیلییییییییییی هیجان‌انگیز‌تر بود.

دیگه اسپویل کردم، راحت شدم پاشم برم ورزش کنم.

:* به 007‌ و فرندلی جسچر

یک آزمایش ساده

اون روزی یعنی دقیقا 2 روز پیش عصر، حول و حوش ساعت 7 اینطورا، یکهو به خودم گفتم چرا آدم فقط از بینی یا دهن‌ش نفس می‌کشه، منظورم اینه که چرا نمی‌تونه از هر دو مجرا نفس بکشه همزمان. بعد تست کردم و دیدم که اتفاقا میشه و به پیام هم گفتم و پیام هم تونست. ولی خیلی نمی‌شه ادامه دادش چون حجم هوای زیادی یکهو میگیریم؟ نمی‌دونم حقیقتن،‌ولی خیلی سنگین میشه.

الان که دارم این پست رو می‌نویسم پیام میگه آخه نسرین آدم بصورت ناخودگاه میتونه همزمان از دهن و بینی نفس بکشه. اما من الان اینطور فکر نمی‌کنم، بنظرم خیلی بندرت این پیش میاد، یعنی نه اینکه من مدام 24 ساعته طرز نفس کشیدنمو مانیتور کنم اما خودم میفهمم که یا از دهنه یا بینی، نه هر دو.

در هر حال چیزی بود که به ذهنم رسید و در موردش خواستم بنویسم.

فرندلی جسچر