تبریز کوهستانی با آب و هوا و مردمانی خوب، تبریز شهری که نزدیک دو دهه عمرم باهاش بودم، شهری با مردمانی ترک زبان، غیور و مهمون نواز و … حالا عکس زیر شاید واسه تبریز نباشه ولی این زن و لباس و طبیعت و تارش کلن آدم رو میبره تو فکر تبریز و ترک زبانها ، حس خوبی به من داد و امیدوارم شما هم حس خوبی بگیرین 🙂
بهروز عزیز پستی زد برای اینکه برای آینده حرفهای تبریز چی کار میشه کرد حداقل تو ذهنمون، تو تبریز زندگی و کار کردم از شرکتهای ضعیف بگیر تا نسبتن قوی و با آدمهای مختلف … خیلی چیزا دیدم و یاد گرفتم و فکر میکنم برای پیشرفت حرفهای، تو وهله اول فرهنگ کاری مردم باید تغییر کنه، چون تکنولوژی بره جلو ولی مردم همچنان بخوان تو کارا همدیگه رو خراب کنن و این براشون بشه عادت، نمیشه که اون شهر پیشرفت کنه و مهمتر اینکه نصف جامعه رو از دور خارج کنه و حضور زنان رو ندید بگیره! زنان رو با حقوق کم استخدام کنه و این باور جنس دوم بودن و نیاز به پول نبردن به خونه رو بهش تحمیل کنه و به روشهای مختلف از حضور زن سو استفاده کنه مث حقوق کم و دادن حس عدم اعتماد به نفس تو زنان و آزارهای جنسی … (هر چند در این مورد خود زنان هم فوقالعاده وارد میدون میشن و دست یاری این افراد را به گرمی میفشارن و با حقوق و مزایای کم میرن سر کار و جیکشون هم در نمیاد …)
تو تبریز خودمون کلی شرکت داریم که تو زمینه IT دارن فعالیت میکنن، یکیشون رو همیشه همیشه همیشه کوبیدیم بدون اینکه واقعن دلمون برا تبریزیمون بسوزه فقط خواستیم اون شرکت رو تخریب کنیم! شرکتهایی رو دیدم که برای گرفتن پروژه سعی در تخریب همدیگه دارن، یا آدمایی که برای گرفتن پستی هر چند کوچیک تو یه شرکت حاضر میشن دروغ بگن و مسبب اخراج نفر دیگه بشن، آدمایی رو دیدم که کارهای بقیه رو به خودشون نسبت میدن و تو شرکت خودشون رو الکی الکی بالا میبرن و از نادونی و نا آگاهی مقام برتر نسبت به خودشون سو استفاده میکنن تا پولی بذارن تو جیبشون و همه رو گول بزنن، و ….. حالا من هر آرزویی مث اینکه تبریز سیلیکون ولی بشه هم داشته باشم ولی محقق نخواهد شد که نخواهد شد، مادامی که مردم نخوان تبریز واقعن پیشرفت کنه مادامی که مردم فقط بخوان خودشون باشن و خودشون باشن مادامی که مردم نگاه جنسیتی داشته باشن و زن رو جنس دوم بدونن و … 🙁
وقتی این مهم حاصل شد اونوقته که مردم میتونن متحد بشن و با اتحاد هستش که به خیلی جاها میرسن. نه تنها برترین تو ایران بلکه هم فراتر …( هرچند به نظرم به برتری نباید زیاد توجه کرد ).
یه نمونه بگم، مثلن اینکه تبریز الان از مهمترین قطبهای صنعتی ایران محسوب میشه ولی میتونه بهتر باشه، موضوع اینه که تولیدکنندهها به جای رقابت مثبت، با هم به جدال و رقابت منفی بلند شدن ! دستگاههایی میسازن و به جای انتشار روش ساخت و سعی در بهبودش، از هم مخفی میکنن. با همین مخفی کاریها و رقایت نه چندان مثبت، تبریز شده یکی از شهرهای صنعتی ایران … شما فرض کنین اگه با هم همکاری کنن چه کارهایی میتونن انجام بدن و به کجاها برسونن تبریز رو .
این موارد ممکنه تو خیلی جاها معمول باشه متاسفانه البته … میخام بگم مشکل خاص تبریز نیست و البته هستند آدمها و شرکتهایی که با اخلاق حرفهای دارن با هم کار میکنن و باعث افتخار هستند، تبریز یکی از شهرهای خوب و با صفای ایرانمون هست با مردمانی واقعن واقعن مهمان نواز که بی توجهیهای دولت و سیاستهای کثیفی که اعمال میشه تا مردم یک کشور به خاطر زبان و لهجه و قومیت به جون هم بیوفتن و هزارتا هزارتا هزارتا و ….. مشکل دیگه هم هستش که باعث میشه همچین ضعفهای بنیادینی ایجاد و موندگار بشه، و موثرترین راه برای برطرف کردن و جلو رفتن آگاهی مردم هستش.
و در آخر اینکه من امیدوارم همه شهرها پیشرفت کنن و همه با هم سعی کنیم تا دنیا ی بهتری برای زندگی کردن بسازیم که این مهمه، جایی برای زندگی خوب به دور از ظلم و نابود کردن حق انسانیت و انسان بودن، تبریز بشه بهترین و برترین از هر لحاظ ولی تو دنیایی که داریم توش زندگی میکنیم به انسان ها ظلم بشه ؟ تو جای دیگه کسی بره بالای دار ؟ تو جای دیگه اسید بپاشن به صورت زنان ؟ تو جای دیگه زنان رو بگیرن به خاطر پوششی که مطابق میل بعضیها نیست ؟ تو جای دیگه از باورهای مذهبی مردم سو استفاده کنن ؟ تو جایی مردم رو به گلوله ببندن ؟ تو جایی حق حرف زدن رو بگیرن ؟ تو جایی بیکاری غوغا کنه ؟ تو جایی اختلاف طبقاتی مردم سر به فلک بکشه ؟ و و و و ….
به امید روزهای خوب، آگاهانه زندگی کنیم