نمیدونم چرا مشتری ها هیچ وقت طرف خودشون رو نمیخوان ببین اینکه صورت مساله هنوز براشون شفاف نیست ، اینکه تاخیر میکنن تو دادن اطلاعات اینکه چندین و چند بار میری میشینی با مشتری حرف میزنی تا بتونی بیشتر بفهمی چی میخواد و بتونی بیشتر راهنماییش کنی … اینها هیچ کدوم برای مشتری ها انگار مهم نیست دست آخر میشنوی که 3 ماه این کار طول کشیده و ال و بل … شایدم متوجه نمیشن و دست آخر عصبانی میشن
واقعن نمیبینن؟ دقت نمیکنن؟ میخوان تو سر کار بزنن ؟ کسی پیشنهاد بهتری بهشون میده ؟ چرا اینجوری میکنن نمیدونم .. کاری که از دست من بر میاد مکتوب نگر داشتن بعضی کارهاست و اشاره به اون ایمیل ها مثلا که برو ببین چقدر وقتمون سر صورت مساله گرفته شده … و اینکه دست آخر بگم آیا من اشتباه کردم که خواستم مشتریم بفهمه چی میخواد چی نمیخواد ؟ جوابش نه خوب ولی …
اصلا بحث ریالی رو هم میخوام بذارم کنار .. چه چندر غاز چه خیلی غاز هر چی هر چی، دقیقن پولش رو بذاری کنار و وجدان کاری بیاد وسط میبینم مشتری ها اکثرن سمت خودشون رو نمیبینن و دنبال مقصر میگردن و کی بهتر از طرفی که کارش رو داشته انجام میداده .
تو این مورد اصلا احساس تنهایی نمیکنم چون خیلی ها این حرف رو زدن که خواستن خوبی بکنن تو کار تا کار خوب باشه و دست آخر کباب شدن -حتا خیلیا ها از جمله خودم بارها شده سعی کردیم مشتری رو از کاری که میخواسته انجام بده منصرف کنیم چون درست نبوده مشتری داشته ضرر میکرده- … این موضوع واقعن حال من رو تو کار کردن میگیره
یعنی بعد این یه جورایی باید دو سه جلسه با مشتری حرف زد و دید نگرش و برخوردش چیه و بعد باهاش وارد مذاکره برای کار شد ؟ و یا نه باید بری بشینی و کارتو باهاش شروع کنی و هی بزنی تو سرش که میبینی کار جلو نمیره چون تو اصلا نمیدونی چی میخوای ؟ یا نه کارتو باهاش شروع کنی و دست آخر زد تو سرت تو هم ارتباطات و مکالمات رو بیاری رو که ببین کجاها وقتمون گرفته شده ؟ چه میدونم یعنی تو صنف ما اینجوریه ؟ یا فقط در مورد من و دوستانی که ازشون شنیدم اینه ؟ من حرفه ای برخورد نمیکنم ؟
حالا من دارم آزاد کار میکنم همین موضوع تو شرکتها هم هست و اینجا مشتری میشه صاحب شرکت که طرف خودش رو نمیبینه فقط دنبال مقصره که کی بهتر از کارمندش .
یعنی مشتری ها از جای بلندی به آدم نگاه میکنن؟ فکر میکنن چون دارن پول میدن باید هر طور خواستن رفتار کنن ؟ خوب پول میدی برای کارت :))) چی اینجا داره برتری میده ؟ این نیاز دو طرفه است یه طرفه نیست … شاید کارکن های بیشتر و مشتری کمتر این حس رو بهشون منتقل میکنه یه عدم تراز ؟؟؟
حالا ممکنه که مشتری کارش درست باشه این طرف باشه که حرفه‌ای رفتار نکرده .. اینم هست .ولی اون بالایی ها هم هست … دوتاشم هست .
بعضی وقتها مشتری ها نمیدونن چطور باید با مدیریت سایت کار کرد میگن حتمن اشتباهی وجود داره و برو یه نگاهی بکن یا نظریه های عجیب و غریبی میدن که اون موقع میخوای سایت رو به کل داون بکنی و بگی بلی اشتباه کردم که برای تو سایت زدم.
خوب این به خاطره اینه که دانش این کار رو ندارن و ماها باید کمکشون باشیم ولی اون موردی که میخواستم بگم حق به جانب بودنشون هست وقت یخودشون باعث میشن کار کش دار بشه و این رو گردن یه کی دیگه میندازن …
به نظر من وقتی زیاد از مشتری سوال کنی باعث میشه فکر کنه که زیاد کارت رو بلد نیستی!
بله این مشکل وجود داره. راه حلش اینه که به‌ازای هر قسمت از کار چندتا نمونه به مشتری نشون بدی و ازش بخوای که انتخاب کنه. بعد طرح نهایی فتوشاپی بهش نشون بدی تا دیگه آخر کار نتونه چیزی بگه!
به به ! چه عجب شما بعد از این همه وقت پست زدین. 😉
راستش این مشکل شما را من اوایل کارم داشتم. برای طراحی و ساخت وب سایت شما نیاز داری یکسری اطلاعات از مشتری بگیری که حالا این اطلاعات میتونه در مورد محتوا و المان های طراحی مثل Logo و رنگ های مورد نشر مشتری یا Theme هایی که توی اینترنت دیده و پسندیده باشه یا اینکه نظر نسبت به نحوه نمایش محصولات یا هر مورد دیگه ای.
بهترین کار اینه روند کار را در اولین جلسه برای مشتری توضیح بدین. براش تشریح کنین برای ساخت وب سایت باید چه کار هایی انجام بشه از ثبت دامنه و گرفتین میزبانی بگین تا اینکه باید چه چیز هایی را به شما تحویل بده و چه مواردی را مشخص کنه. هیچوقت تا مشتری اطلاعاتی که میخواین را کامل نداده دست به شروع کار نزنید و این موضوع را هم براش کامل مشخص کنین.
بهتره همه توافقات مکتوب و به امضا برسه که مشتری نتونه حرف بی ربط بزنه. همیشه مبلغ خوبی را به عنوان پیش پرداخت بگیرین نا مشتری با حواس جمعتری به حرف شما گوش کنه و کاری که میخواین را انجام بده. همونطور که برای خودتون در صورت تاخیر جریمه در نظر میگیره برای دیرکرد اون هم جریمه بگذارید و همه این ها را توی قرار داد بنویسین.
با مشتری خیلی دوستانه برخورد نکنین ،ما ایرونی ها زود پسر خاله میشیم و طرف روش توی روی ما باز میشه. خیلی جدی و خشک برخورد کنین.
در مورد اون دوستمون که گفت نباید از مشتری زیاد سوال بپرسی مخالفم. چون وقتی سوال میپرسی که نمیدونی مشتری میخواد چیکار کنه. اگه مشتری غر بزنه که چرا سوال میپرسی خیلی راحت براش توضیح بدین اگه م نسولا نپرسم ممکنه کاری را بر خلاف نظر شما جلو ببرم و در نتیجه برای تصحیحش نیاز به زمان بیشتر و هزینه بیشتری از طرف شما پیدا کنم.
اینو یادتون باشه که همیشه حق با مشتری نیست (من ۲ روز دیگه توی وبلاگم یک پست کامل در مورد این موضوع میگذارم و اگه دوست داشتین بخونین) و مشتری بد ارزش وقت و انرژی شما را نداره !
آره اشتباه من همین بود دقیقن هنوز اطلاعات رو کامل نداده بود من شروع کردم و … بعد اینجوری شد . اگه شرکتی بود طبق قرار داد میرفتم و این مورد لحاظ میشد ولی چون شرکت نبود یه فرد بود که ایشون رو دوستی معرفی کرده بودن اینجوری شد اوضاع . البته الان اوضاع تحت کنترله 😉
مرسی