چیزهای مجازی و احساسات واقعی یا غیرواقعی؟

خیلی خب، چند وقت پیش یه انسانی برام بابت یه توییتی که زده بودم، یه اپیزود از سریال Black mirror رو معرفی کرد. نشستیم با پیام دیدیم و بسیی لذت بردیم. الان نمی‌خوام این مجموعه رو معرفی کنم. تصمیم گرفتیم این سریال رو ببینیم چون هر اپیزود یه قسمت جداگونه است پس برای ما بهترین گزینه محسوب میشه.

حالا سیزن ۱ اپیزود ۲ این سری اسمش هست Fifteen Million Merits . راجع به اینه که آدم‌ها وارد یه زندگی مجازی میشن و با دوچرخه زدن، برای سرمایه‌داران احتمالا برق تولید مي‌کنن و  برای خودشون امتیاز کسب می‌کنن. با این امتیازها مي‌تونن زندگی واقعی و مجازیشون رو اداره کنن. مثلا خمیر دندون استفاده کردن از امتیازشون کم می‌کنه و ناهار خریدن همچنین و تو زندگی مجازی مي‌تونن با این امتیازهاشون کانال‌های مختلف ببینن یا برای کاراکتر مجازی خودشون لباس بخرن و … . یکی از آدمای این ماجرا به اسم Bing مثل بقیه نیست. امتیاز بالایی بدست آورده (بهش ارث رسیده) و براش مهم نیست که برای کاراکترش جاده جدید بخره، کانال‌های سکسی یا توهین کردن به آدم های دیگه رو ببینه و… . یه جور این دنیا به هیچیش نیست طور مثلا. حالا یه جا با یه آدم دیگه آشنا میشه که صدای خوبی داره و قشنگ می‌خونه می‌خاد بهش کمک کنه تا بره برای مسابقه کشف استعداد و این چیزها. یه جا Bing برمیگرده می‌گه همه این‌ها مجازی هست و هیچی واقعی نیست اما صدای تو واقعیه. داستان قراره به چیز دیگه‌ای اشاره کنه. ****** کسایی که ندیدین می‌تونن این دو جمله آخر رو نخونن، هر چند فکر نمی کنم اسپویل باشه****** اینکه سرمایه دارها می‌تونن از آدم‌ها به نفع خودشون استفاده کنن و نظر جمعی چطور به نظر فردی غالب میشه و ارزش‌ها و باورهاش تو یه آن بر باد میره. خب این فیلم و چیزی که دست آخر میخواد بگه مهمه خیلی مهمه ولی برگردم به حرفی که می‌خوام بگم.

چیزهای مجازی و احساسات واقعی. خریدن لباس برای کاراکترهای مجازی و … با اینکه چیزی دست اون آدم‌ها نمیده که قابل لمس باشه ولی احساساتشون رو برانگیخنته می‌کنه و این برای اون سرویس کافیه. حالا ما تو همین زمان این رو داریم میبیینم. انواع گیم‌هایی که هستن و توشون امتیاز کسب میکنیم که بتونیم باهاشون چیزهای مجازی بخریم و … تو همین توییتر هم این وضعیت رو میبینیم. چیزهایی که واقعی نیستن ولی احساسات آدم‌ها بخاطرش برانگیخته میشه. مثلن میبینیم که یکی تویییت میزنه به هردلیلی، و یکی دیگه اون توییت رو به خودش میگیره و احساساتی مثل شعف، ناراحتی، عصبانیت، غم یا شرمندگی و …. درش ایجاد میشه. ممکنه ری‌اکشن نشون بده یا … .  احساسش برانگیخته میشه نسبت به چیزی که واقعی نیست. الان تو مراکز خرید از یه قسمتی صدای جیغ و هیجان و … شنیده میشه، بله دارن با عینک واقعیت مجازی یه چیزهای هیجان انگیز و ترسناک و … میبینن. خب مگه این‌ها واقعی هستن؟ نه نیستن! چشم میبینه و بر اساس چیزهایی که مغز ذخیره کرده کلید یه چیزهایی رو میزنه که ممکنه یکیش هیجان و در نتیجه‌اش جیغی به شدت واقعی رو بشنویم. حالا مگه این‌ موضوع فقط تو دنیای مجازی هست!!! تو دنیای واقعی بازم ممکنه چیزهایی که واقعی نیستن احساسات آدم‌ها را غلغلک بدن . مثلا دیدن فیلم آبشار میتونه آدم رو به هیجان و شور و شعف بندازه و مثال‌های دیگه. خلاصه هر چی هست تو انسانه.

خب احساسات چه بر اساس واقعیت چه بر اساس غیر واقعیت داره برانگیخته میشه. احتمالن شدتش باید فرق کنه. مطمئنن چیزی که آدم تو دنیای واقعی تجربه میکنه و بر اساس واقعیت هست، نه زاییده ذهن، دنیای مجازی و … برای من نوعی ترجیح داره. برای مثال من و بیشتر آدما ترجیح می‌دیم بصورت واقعی گوجه سبز بخوریم و دهنمون شروع به ترشح بزاق کنه تا با فکر کردنش، بریم بانجی جامپینگ و بپریم به جای اینکه با عینک‌های واقعیت مجازی احساسش به وجود بیاد یا خودمون بریم دنیا رو بچرخیم تا کاراکتر مجازی ما بره بچرخه و مثالهای دیگه.  همونطور که تو فیلما میبینیم تکنولوژی‌هایی که الان هستن قدیمترها تو فیلم‌های علمی تخیلی بودن و الان تکنولوژی و سبک زندگی‌هایی که تو یه سری فیلم‌ها میبینیم احتمالن بشه سبک و تکنولوژی آدم‌های تو آینده . امیدوارم بشر به جایی نرسه که چیزی از واقعیت تجریه نکنه و همه تجربه‌هاش بره تو اینترنت و … . اینطور فکر مي‌کنم که آدم ایزوله‌ای که یهو سر از چیزهای غیرواقعی دربیاره یعنی از وقتی چشم باز میکنه دنیای اینترنت و کاراکتر مجازی میبینیه اوضاعش خیلی بهتر میتونه باشه تا آدمی که هم واقعیت رو تجربه کرده و بعدش رفته سمت چیزها و تجربه های مجازی. اما در کل احساس آدم‌ها در نتیجه چیزهای غیرواقعی برانگیخته میشه! با خریدن لباس برای کاراکتر مجازیشون خوشحال میشن! حالا این حس واقعی هست یا مجازی؟ خب به نظر من نسرین نه واقعی نیست! اما از نظر خود فرد می‌تونه واقعی باشه. خوبه؟ بده؟ خطرناکه؟ خنثاست؟ با اینها کاری ندارم فقط ذهنمو مشغول کرده بود. این دقیقن ذهنمو مشغول کرده بود احساسات آدم در مورد چیزهای غیرواقعی و مجازی، واقعی هست یا نه! باید فرق داشته باشن مسلمن. درموردش سرچ نکردم یه روزی وقت کنم شایرم برم سراغش.

خب قرار نبود به نتیجه خاصی برسم فقط رشته فکرمو درآوردم و انداختمش تو وب‌سایتم. الان که دارم میخونم فکر مي‌کنم به چند نظر میشه بهش نگاه کرد و … ولی خب نوشتن همین رو به ننوشتنش ترجیح دادم.

الان که متن رو دادم پیامم بخونه گفت خیلی پیچیده نوشتی و مجبور شدم توضیح بدم هر قسمت رو. موضوع اینه که نميتونم به همه توضیح بدم که :)))