فکر میکردم به نویسندههای باحالی که هستن و چقدر خوندن کتاباشون لذت بخشه. قدیمترها میرفتیم کتابفروشی یه سه چهارتا کتاب میخریدیم ولی کم کم داره میرسه به یکی کتاب یا هیچی کتاب :))) قبول کنین قیمتهای کتابا خیلی گرون شده، یعنی خییییلیییی. یه زمان نه چندان دوری با ۲۰ هزار تومن پول میشد دو یا سه تا کتاب مثل همین پس از تاریکی رو خرید، ولی حالا باید امیدوارم باشیم با ۱۵ هزار بتونیم یه کتاب بخریم! چی شد یهو؟ وقتی میرم کتابفروشی اول برمیگردونم قیمت رو میبینم :)) بعنی تاثیر مهم و تعیین کننده ای تو انتخابم داره. کاغذ گرون شد و هر چیز دیگهای؟؟ قبلن رو چی چاپ میشد؟ اون موقع ها هم تحریم بودیم! با این اوضاع چه انتظاری دارین مردم بتونن کتاب های جدید و خوب رو بخرن و بخونن؟ همه جا تو بوق وکرنا میکننن که آی کتاب بخونین و آی سران مطالعه کشور پایین اومده و از اون طرف قیمت کتابها داره سر به فلک میکشه. نکنه کتاب خوندن هم مثل خیلی چیزای دیگه شده انحصاری واسه یه قشر خاصه؟
قسمت چهارم پس از تاریکی – ساعت ۱۲:۳۷
خب من بالاخره قسمت چهارم کتاب پس ار تاریکی رو ضبط و آماده کردم. و به جای ۱۲:۳۷ دارم میگم ۱۲:۲۷ و اصلاحشم نکردم :))
پادکست قسمت چهارم پس از تاریکی – ساعت ۱۲:۳۷
این هم نسخه آزاد ogg و همچنین می تونین پادکستهای منو از طریق شنوتو هم بشنوین، خوبیش اینه که میرین تو این سایت و گزینههای زیادی برای شنفتن پیدا میکنین. 🙂
دانلود نسخه mp3 فصل چهارم پادکست پس از تاریکی
من که دانشجوی علوم پزشکی نبودم!
خب دو روز پیش داشتیم از همایش باحال توسعهدهندگان وب که بچههای خوب مدرسه استانداردهای وب برگزار کرده بودن، برمیگشتیم، که یهو دو تا دختر با لباس فارغ التحصیلی از دانشگاه اومدن بیرون و منم رفتم سمتشون که بهبه و موفق باشین و خنده و این چیزها، خب من واقعن خوشم میاد از این لباسهاشون :)) . در حالی که خیلی شادتر شده بودم، دوباره دو تا پسر از در دانشگاه اومدن بیرون با همون لباسها، و من باز رفتم که بهبه و موفق باشین و … و در ادامه گفتم من میتونم با کلاهتون عکس بگیرم، و اون آقا پسر باحال گفت بله بله و کلاهو از سرش برداشت داد به من، و دوستش گفت میخواین روپوشش هم بدم؟ و من با لبخند گفتم بله و شالش رو هم دادن، و همونجا پیام ازم عکس گرفت و فارغالتحصیل شدم :)))))))))))))))))))))))))))))))))))) .
همون لحظه تو اینستاگرام پیام جانم عکس رو گذاشت، و نوشت که نسرین یهو الان فارغالتحصیل شد، و دوستان تبریک گفتن. خب رو شالش نوشته که دانشگاه علوم پزشکی :))) یعنی نخواستم ریا بشه، و من یواشکی داشتم تو یکی از رشتههای علوم پزشکی درس میخوندم و نگفتم :))))) . البته خب آرمش زیاد مشخص نیست، و از اونجایی که دوستان میدونستن من دانشجو هستم/بودم، انتظار فارغالتحصیلی داشتن :)) دوستان گلم که بهم تبریک گفتین خیلی باحالین و دوستون دارم :* ، من فکر نمیکردم باور کنین! فقط یه عکس تو وسط خیابون و با لباسهای پسر فارغالتحصیل شده مردم بود :)))))) خواستم شفاف سازی کنم.
حتمن واقعی فارغالتحصیل میشم و از این جور لباسها میپوشم :))))
** اینم بعدن اضافه کردم، جا داره از اون دختر خانمهای باحال و شاد با اون همه انرژی خوبشون تشکر کنم. و بخصوص و بخصوص از اون دو تا آقا پسر گُل و محبتشون به من. در آخر از خانواده رجبی هم ممنونم :))))
سری میلینیوم نیاز به معرفی داره؟
داشتم پیشنویسهامو نگاه میکردم دیدم یکیش معرفی کتاب سری میلینیوم (سه گانه میلینیوم یا سه گانه هزاره ) هست! به خودم گفتم واقعن نسرین؟ این سری نیاز به معرفی داره؟ حتا تو فایلهای ضبط شدهام هم دیدم این کتاب رو هم به خصوص معرفی کردم، دوباره گوش کردم دیدم هی دارم میگم آخه نیاز به معرفی نداره! استیگ لارسون محشر، لیزبث شاهکار، بلومکیست لعنتی و … .
این پست رو نوشتم که بگم خیلی کتابها هستن که ارزش بالایی داره خوندنشون، یکی از این کتابها هم سه گانه محشری هست که خدا بیامرز لارسون نوشت. روحش تو آرامش باشه و بی هیچ عذاب وجدانی. کاش نمیمرد. بی شک یکی از بهترین رمانهایی بود که خوندم.
آهان راستی میدونین که فیلم هاشو ساختن، سوئدیها هر سه جلد رو، و هالیوود فقط جلد اول رو (The girl with the dragon tattoo) ولی هیچکدوم پای کتابهاش نمیرسه (از نظر من فیلمهاش به گرد پای کتابها نمیرسن). ما اولش فیلمشو دیدیم، نسخه هالیوودی، فک کنم 5 سال پیش بود و بعد 1 سال پیش کتابهاشو خوندم و بعدش فیلمهای سوئدی رو هم دیدیم. ترجمه کتابها هم تو بازار هست، ولی خب خیلی سانسورش کردن! بابا شما هم با این کاراتون، رسمن شورش رو در آوردین. خب ترجمه نکنین بهتره، چه کاریه؟ فک کردین با نوشتن اینکه فلانی فلانی رو بوسید یا با هم سکس کردن یا قرار گذاشتن و … چه اتفاقی میوفته؟ :)) کتاب که ننشسته ریز به ریز بگه تو اتاق خواب چه گذشت، پورن که نیست، یه رمان اجتماعی هستش. با سانسور کردن چی رو میخواین نجات بدین؟ جامعه ایران رو؟ اگه واقعی چیزی میشه پس مشکل جای دیگه است، اونو حل کنین چرا سانسور میکنین؟
لعنت بر سانسور
پادکست پس از تاریکی – قسمت سوم
خب بالاخره اینم قسمت سوم یا همون ساعت ۱۲:۲۰ پادکست پس از تاریکی .
پادکست پس از تاریکی نوشته هاروکی موراکامی :
دانلود فایل MP3 پادکست پس از تاریکی
خودمم میدونم مثل همیشه آهنگهای محشری انتخاب کردم، دیگه دیگه چه میشه کرد :)) خب این هم اسم آهنگهای محشر :
آهنگ اول پادکست : Enrico Macias Sing Solenzara With Italian
آهنگی که داره تو کافه پخش میشه هم More هست از Denny – ( تلفظش رو به اشتباه گفتم مور :)) خب تو کتاب به فارسی نوشته بود و بعد که سرچ کردم دیدم More هسش. حالا مهم نیست :)) )
آهنگهای بین متن: از موسیقی انیمه Sen to Chihiro no Kamikakushi
و آهنگ آخر هم Itsumo Nando Demo هست که آخر انیمه Sen to Chihiro no Kamikakushi پخش میشه
شاااد باشیم 🙂
همون موضوع
همین چند دیقه پیش موضوعی پیش اومد، که آبجی گفت الان میره تو وبلاگش مینویسه :)))))))))))) منم فقط به خاطر حرف آبجی اومدم اینو ثبت کنم. هیچی دیگه آبجی جون همون موضوع :))))
کتابخانه عجیب
من از هاروکی موراکامی خیلی خوشم اومده و بیشتر ازش میخونم. دیروز بر حسب اتفاق دوباره یکی از کتابهاشو دیدم و خریدم به اسم « کتابخانه عجیب » که مصور هم هست.
کتابخانه عجیب شبیه داستانهای جن و پری هستش. بچهای که تو چنگال آدمهای بد گرفتار میشه و یه فرشته نجاتش میده. ولی چیز عجیبی تو کتاب هست که نمیفهممش.این کتاب ذهن آدم رو در عین سادگیش مشغول میکنه. واقعن عالیه این مرد قلمش ذهنش. محشره محشر.
کتاب در مورد پسر دبستانیای هست که میره کتابخونه، کتاب تحویل بده و بگیره که اتفاقهایی براش میوفته. بیشتر از این نمیخوام بگم، دوست داشتین برین بخونین.
آهان معرفی کتابی که دستمه : انتشارات : کتاب نشر نیکا و ترجمه : مهدی غبرایی .
پس مغز خامهای خوردن داره.