بوی خون از مراکش میاد

دیشب به انتخاب پیام فیلم «Only Lovers Left Alive» رو دیدیم. اینکه چرا این فیلم رو پیام انتخاب کرد بخاطر بازی تام و تیلدا بود. هر دو بازیگرهای قهاری هستند که ما دوتا خیلی دوسشون داریم. این دو تا لعنتی محشرن، تام که کلا با بازی لوکی حساب خودش رو جدا کرده برای همیشه، این سوای بازیگری محشرش و جذاب بودنشه :*** تیلدا هم خب فوق‌العاده است و بالاخره انشنت وان عزیزمونه :))) همیشه پای مارول در میونه.

ممکنه یه خورده اسپویل فیلم باشه 🙂 خلاصه حواستون باشه اگه میخواین فرار کنین الان وقتشه.

داستان و صحنه‌‌آرایی و بازی‌ها, آدم رو جذب فیلم می‌کنه. اینکه وصف آدم‌ها و دنیا رو از دید خون‌آشام‌ها ببینی خیلی جالب بود تو این فیلم. اولش ممکنه یه ذره کند باشه ولی عجیب اینکه همین یک خطیش یه جورایی تو فیلم ادامه داره، قرار نیست هیجان‌زده بشید قرار نیست فیلم شما رو تو تب و تاب بندازه، قراره در عین همین بی‌هیجانیش بهتون لذت تماشای یه فیلم عاشقانه خون‌آشامی خیلی زیبا رو بده.

خیلی قشنگه فیلم خیلی :”) از اون فیلم‌هایی که دوست داری هرازگاهی ببینی با اینکه میدونی چی میشه و چی نمیشه. آدام رو خیلی دوست داشتم، همه چی آدام عالی بود، بخصوص عشقش به ایو و دانشمندها و موسیقی و هنر و فیزیک و علم و خونه‌اش و… . یعنی من با تمام وجودم میخواستم برم وسایل‌هاش رو براش جمع کنم بفرستم بره پیشش :”) آدم دلش میخواست بگه تو رو خدا بیایین ما دو تا رو هم گاز بگیرین ما هم دوستاتون باشیم.

یاد و خاطره آنتون عزیز هم گرامی :* آنتون رو از «استار ترک» می‌شناختیم، چخوف.

امروز هم چهارشنبه است و یه ذره بعد میریم قسمت آخر فصل اول ?…What If رو ببینیم و لذت‌ش‌ رو ببریم و بشینیم در موردش حرف بزنیم 🙂

فرندلی جسچر