دیشب بعد شام به پیام گفتم امشب قبل از اینکه بخوابم میخوام یا یه ویدئو کوتاه ضبط کنم یا یه داستان کوتاه. گپ زدیم یه ذره با هم و دست آخر دیدم دلم برای ضبط یه داستان کوتاه تنگ شده.
موبایلم رو برداشتم و شروع کردم به جستجو «داستان کوتاه از آسیموف». تو نتیجه جستجو رسیدم به یه پستی از وبسایت ۱پزشک. لینک رو باز کردم و نشستم اولش رو خوندم، برام جالب اومد و گفتم پیامی اگه وقت داری این رو بخونم برای دوتامون. خلاصه که خیلی خوشمون اومد و گفتم همینه، من برم که ضبطش کنم.
یه توضیح کوتاه که اینم از خود وبسایت ۱پزشک اینجا بیارم خیلی بهتر میشه:
در سال ۱۹۶۴، مجله پلییبوی، از چندین نویسنده علمی تخیلی نویس خواست که بر اساس یک تصویر، داستانهای کوتاهی بنویسند. آثار نویسندگانی مانند آرتور سی کلارک، فردریک پال و توماس ام دیش دریافت شدند و منتشر شدند، اما در این میان نوشته آسیموف قبول نشد! آسیموف هم اثر را در مجله فانتزی و علمی تخیلی در سال بعد چاپ کرد.
تصویری که باید بر اساس آن داستان کوتاه نوشته میشد، اثر M.C. Escher بود و Bond of Union نام دارد:
اسم داستانی که آسیموف نوشته بود «Eyes Do More Than See» میتونین داستان رو به زبان انگلیسی تو این صفحه وب بخونین.
اگه خواستین مجله، شمارهای که این داستان آسیموف رو چاپ کرده، رو بخرید تو آمازون یکی گذاشته برای فروش، اینم لینکش. عکسهای مجله رو هم پایین گذاشتم.
فایل صوتی داستان کوتاه «کار چشمها، فراتر از دیدن است»:
من و پیام نشستیم درباره داستان گپ زدیم و به تکینگی فناوری رسیدیم، اینکه انسان بعد از میلیاردها سال به موج انرژی تبدیل بشه یا تغییر پیدا کنه از تکینگی میتونه باشه، نه تکامل. آره میدونم که داستان علمی-تخیلیه، اما اینم هست که هر چی بشر تو علم و تکنولوژی پیشرفت میکنه تو سایه همین داستانهاست.
شدیدن دلم میخواد یه عالمه سال عمر کنیم و ببینیم چی به سر بشریت همین خودمون میاد.
اوه اینو یادم رفت بنویسم، بعد انتشار اضافه کردم: در مورد سینگولاریتی هم این پست خوبیه، تو جستجو بهش رسیدیم 🙂
پایانبندی با عمر طولانی