اگر روزی جای‌مان عوض شود

میخوام راجع به موضوعی بنویسم که این روزها با ورود زنان به محیط بیرون بیشتر باهاش روبرو میشیم ، تفکرات بیمارگونه هنوز تو جوامع وجود داره مثل اینکه زن هنوز هم از دید جنسی دیده میشه، از یه طرف کباده میکشیم که ال و بل و از یه طرف وقتی با یه زنی روبرو می‌شیم سعی میکنیم به هزار زور و نیرنگ و … تفکرات بیمارگونه‌امون رو پیاده کنیم . (کلی میگم منظورم استثنا ها نیستن)

برابری زن و مرد

حالا چی شده که این‌ها رو میگم یاد اتفاقاتی افتادم، من مدتها پیش برای کاری رفته بودم یه شرکتی و داشتیم با یه آقا که مسئول بودن یه سری سایت رو نگاه می‌کردیم که ایشون سایت‌های پیشنهادی خودشون رو از نظر قالب و طراحی البته به من نشون می‌دادن و تا رسیدیم سر قالبی که یه سری عکس برهنه داشت البته پورن نبود فقط عکس زن‌های بیکینی پوشیده که خب عکس‌های سایت بودن و زننده هم نبودن …  همینجوری اسکرول کردن و اومدن پایین تا رسیدیم به آخر قالب و عکس یه باسن زن بود و ایشون گفتن که سایت خوبیه و یه مقاله هم در مورد The biggest ass of famous women نوشته که خیلی عالیه …. من موضوع رو بردم به طرف اینکه بعله قالب خیلی خوبه و …. خواستم فقط بفهمونم که من برای کار اینجا هستم . من واقعن تو مغز این فرد نبودم که این موضوع رو چرا آورد وسط و اینکه از عادتشه با همه همینجوره و… هم بیخبرم موضوعی که هست اینه که این حس خوبی به من زن منتقل نکرد و ناراحت شدم.

سال‌ها پیش دوستم زمانی که راهنمایی بودیم اومد پیشم که نسرین صبح زود که داشتم می‌رفتم سر کلاس زبان به پلیسی از ماشینش پیاده شد که بیا اینجا من هم رفتم و بعد بهم گفت که کیفت رو باز کن ببینم ، من ترسیدم گفتم چرا؟ پلیسه گفت کیفت‌ رو باز کن من به تو مشکوکم و کیفم رو باز کردم و گشت و گفت برو تو ماشین میخوام بگردمت و میگه ترسیدم و رفتم نشستم تو ماشین و اون پلیس بدنش رو کلن دست زده بوده که مثلن داشته میگشتتش و … که دست آخر گفته تو مواد داری و زیر لباسات هست و دستشو برده بوده زیر سوتین‌اش رو گشته بوده …

اون دوستم خیلی حالش بد بود به من تعریف کرد و میگفت که چقدر از خودش بدش اومده و …. دقیقن یادمه باهم کلی حرف زدیم دوتامون بچه راهنمایی بودیم و من بهش گفتم به مامانت بگو گفت نه اگه بگم مامانم منو میکشه و …. گفتم داد میزدی و … خلاصه ما دو تا خیلی بهم ریختیم بهش گفتم بیا فردا بریم شکایت کنیم و فرداش رفتیم پاسگاه محل و بهشون گفتیم و ما رو دست به سر کردن که شما نباید میرفتین و ازش کارت میخواستین اون پلیس نبوده و باید شمارش رو ور میداشتین و … خلاصه فقط ما رو پیچوندن اون موقع ها نمی‌دونستیم، بچه بودیم فکر میکردیم پیگیری میشه. حتی من به یه چند نفر دیگه هم گفنم که اونها به من گفتن نه دیگه با اون دختره نگرد !!!!!!!!!!!!!!! چرا ؟

یا اتفاقای مشابه دیگه که قدیم‌ترها برای من خیلی پیش میومد، اون موقع‌ها جامعه مریضی‌اش به مدل دیگه بود . آزار و اذیت جنسی تو بیرون تو محیط‌های شلوغ خیلی دیده میشد. مردهای مریض تو جاهای شلوغ به بدن زنها دست میزدن که برای خود من خیلی پیش اومده بود و من کوچیک بودم دقیقن یادمه 5 ابتدایی بودم که اولین بار به مردی تو بازار خودش رو به من مالوند و رفت من لرزیدم خشکم زد هیچ وقت یادم نمیره به کسی هم نگفتم ولی خیلی عصبانی شده بودم و تا یه مدت فقط ساکت بودم و چیزی نمیگفتم و بعد اون هم همیشه میرفتم جلوتر از خانواده راه می‌رفتم که پشت سرم خانوادم باشه … هراز گاهی پیش میومد تا اینکه یه بار به شدت عصبانی شدم بر گشتم دیدم مرتیکه داره میره دویدم سمتش، زدم به کتفش که ببخشین آقا،اون هم برگشت و با مشت کوبیدم تو سرش و برگشتم و رفتم و بعد اون دیگه تو تاکسی اگر میدیم مردی داره خودش رو به من نزدیک میکنه بلند میگفتم آقا خودتو جمع کن و … یه بارم تو تاکسی درگیری شد و راننده هم انفاقن نگر نداشت که یارو رو پیاده کنه گفت خودتون حلش کنین من دارم پول میگیرم … اون مرد گفت من کاری نکردم ناراحتی پیاده شو ولی من پیاده نشدم که جا باز کنم برای همچین کارهایی … داد و بیداد راه انداختم و دست آخر اون یارو پیاده شد ….

مشکل از من نیست که رفتم برا کار و باید راجع به باسن زن‌ها بشنوم! مشکل از دوستمم نیست که بردنش تو ماشین و دست به بدنش زدن! مشکل از من نیست که به خاطر یه جامعه و سیستم مریض باید برم تو ون گشت ارشاد لعنتی بشینم و برم تو اون هرج و مرج و …. ! مشکل از اون پسر بچه ها هم نبوده بوده که ناظموشون بهشون تجاوز کرده! مشکل از این جامعه مریض است و البته که مشکل از سیستم است که فکر میکنه این مشکلات رو با ون‌های گشت ارشاد و سکوت و جدا سازی محیط کار و …می‌تونه حل کنه! (البته که ما ها از سیستم جدا نیستیم)

محیط کار و زندگی مناسب و سالم برای زنان در جامعه کم پیدا میشه، حالا باید چی کار کرد ؟ صورت مساله رو پاک کرد مث بعضی‌ها که بر گشتن میگن محیط کاری باید جدا سازی بشه ؟ و دلیل هم آوردن که زن فلانی گفته من دوست ندارم شوهرم بره تو محیط کاری باشه که زن مطلقه اون جا هست، بابا شماها مریضین برین خودتون رو درمان کنین چرا مریضی خودتون رو به کل نسبت میدین؟ جامعه ای که دیدش نسبت به زن‌ها همین باشه راه حل هاش هم میشه همین جدا سازی های مضحک. آیا واقعن این‌ها راه حل‌اند؟ صورت مساله به قوت خودش باقیه همچنان . اگه محیط های کاری رو جدا کنین این مریضی کشیده میشه به خیابان ها و بعد حتمن سیستم تصمیم میگیره محل گذر تو خیابان‌ها رو هم جدا کنه! واقعن سیستم مسخره داره میره و نمی‌دونم به کدوم جهنم دره ای قراره ختم بشه .

اوه راستی یاد یه ویدیویی افتادم که خوبه دیده بشه و ببینم چطوری میشه که وضعیت بد موجود بر عکس بشه  … وضعیت زن‌هایی که اذیت میشن چه تو خونه چه تو بیرون و چه تو محل کار … البته من طرفدار هیچ آزار و اذیت به هیچ جنسی نیستم نه زن و نه مرد …

این هم ویدیوی مردها جای زن‌ها 

گفتم که من موافق این برخوردها نیستم که بگم ایکاش بر عکس بود ، نه اصلن فقط خواستم یه حسی رو بهتون منتقل کنم .

 

ترا که عشق نداری ترا رواست بخسب  /  برو که عشق و غم او نصیب ماست بخسب

 

55 دیدگاه در “اگر روزی جای‌مان عوض شود”

  1. عالی بود مشکلی که هزارن زن و دختر در کشور ما باهاش سرو کله میزنن اما متاسفانه به شکلی مسخره دفن و ناگفته باقی مونده ممنون که به اشتراک گذاشتی باشد تا همه به اشتراک بزارند تا آگاهی بالاتر بره

  2. دوست داري اين كشور هم مثل اون عكسي كه گذاشتي باشه؟
    مقدمه و زير ساختش اين‌ها است:
    از سال اول دبستان، پسر و دختر بايد كنار هم برن مدرسه تا از هم شناخت پيدا كنن.
    زمانيكه رسيدن به سن دبيرستان راحت بتونن دوست پسر و دختر داشته باشند تا نيازهاي طبيعي هم رو ارضاء كنند.
    بعد از دبيرستان هم راحت بتونند با هم هم خونه بشن و چند سالي عادي زندگي كنند. بدون غل و زنجير و سند زدن به نام.
    يك چنين جامعه‌اي در دراز مدت مشكلات روحي و رواني جنسي پيدا نمي‌كنه. كارش به جايي نمي‌رسه وقتي يك وجب جوراب خانمي بالا رفت، ضربان قلب افرادش تغيير كنه (جايي خوندم يكي از حضرات عنوان كرده بود اين مساله نشان از نشاط جنسي است در جامعه!).

    عنوان كردن حجاب مصونيت است! واقعيت اينه در سيستم بشري هر چيزي رو كه قايم كني، براي رسيدن به اون حرص به وجود مياد! همش دنبال اين هستند بدونن اون زير چي هست! اين اسمش مصونيت نيست در دراز مدت. حتي براي مردها.
    جامعه‌اي كه 20 سال 30 سال دو جنس مخالفش رو از هم جدا نگه مي‌دارن، بعد مي‌گن برين با هم زندگي كنيد، خوب نمي‌تونن! بعد ميان مي‌گن مشكل و علت بالاي طلاق مسايل جنسي هست! بلدن مسايل رو از سر باز كنند و راحت دروغ بگن. نميان بگن اين‌ها كه شناختي از هم ندارن. چطور مي‌خوان با هم سر كنند!

  3. عالی بود نسرین
    امروز وقتی یک کاریکاتور از فرجی دانا دیدم که زیر نوشته بود من اهل افشاگری نیستم. یک حس بد پیدا کردم و به این فکر کردم افشاگری یا پنهان کردن واقعیت از مردم و سکوت در برابر بی اخلاق. ولی با خواندن این پست حس خوب پیدا کردم واقعیت ها را باید گفت با تمام تلخ های آن. ممنون که از واقعیت ها می‌نویسی

  4. ممنون بهروز، حسم اینه که کار درست رو انجام دادم. دقیقن تلخه ولی واقعیت داره و تا گفته نشه درمون نمیشه

  5. من به عنوان یه مذکر ! از دیدن چنین آدم هایی حالم به هم می‌خوره. خودم بارها توی تاکسی و جاهای دیگه شاهد اینجور رفتار‌ها بودم.
    البته الان دیگه روال به کلی عوض شده. روش‌ها عوض شده ولی آدم ها همون‌هان.

  6. با همه چیزایی که گفتی موافقم. ولی یه بار تو یه تاکسی پراید 141 من متاسفانه وسط نشسته بودم . خودم 100 کیلو هستم، خانمی که هم اومدن کنار بنده نشستن وزنشون یا حداقل حجمشون بالا بود یه کمی که از نشستنش گذشت گفت آقا خودتو جمع کن! واقعا به من برخورد… هیچ جای دیگه ای نبود که خودمو جمع کنم،

  7. راستش آدم مریض همه جای دنیا هست ! مسایل جنسی هم موضوع خیلی پیچیده و مخفی نیست. بالاخره هم دختر و هم پسر اگه شرایط جور باشه هر دو شناگرای خوبی هستند. اما اینکه بیای خلاف میل کسی بهش تجاوز کنی (تجاوز که فقط اونی نیست که شما فکر میکنی ، همین بیخودی یا با دلایل چرت و پرت دست درازی کردن هم مصداقی از تجاوزه) این چیزی هم که آقا سعید میگه توی ایران نشدنیه ! ما فرهنگمون مشکلات اساسی داره و اسلام هم برای هر کسی یه تعبیری داره !

    هیچ دینی به اندازه اسلام تا این حد مسایل جنسی را راحت نکرده. اما خانم ها یک مشکلی دارند و آقایون هم یک مشکلی ، یکی میناله چرا من باید زندگی و همه مشکلات مالی را به دوش بکشم و نفقه و مهریه بدم و اون یکی هم میناله اصلا چرا شوهر من باید بتونه چند تا زن صیغه ای یا دایم داشته باشه ؟! و کلی مشکلات دیگه.

    غریزه جنسی هست و همه کم و زیاد دارند ! حالا یک دختر یا پسری ممکنه آتیشش کمتر یا بیشتر باشه. پس مشکل هم فرهنگیه و هم مذهبی (حالا جمله مسخره ایراد از خودمونه را مطرح میکنند). آقا یا یک چیزی را تمام و کمال بپذیر یا کلا نپذیر. اونی که جوامع غربی را میپسنده نمیتونه مسلمون باقی بمونه ! اسلام با آزادی های جنسی تعریف شده در غرب تضاد اساسی داره. شما ها چرا اینون نمیفهمین ! آقا سعید حرف شما برای یک جامعه سکولار درسته و نه ایران.

    من خودم را مثال میزنم ! اخلاق و فرهنگ من میگه با یک خانم در محیط بیرون باید با احترام و مراعات ادب و اخلاق برخورد کنی ! دینم هم میگه اگه خوشت میاد ازش درخواست صیغه یا ازدواج کن ! قبول کرد که هیچ ، نکرد هم چشمتو درویش کن.

    این آدم های بد بخت مریضی که توی این ادارات و جامعه میبینید ! نه فرهنگ دارند و نه دین و فقط هم توی ایران نیست و همه جای دنیا از این آدم ها داره ! انقدر هم که آدم های سالم ایرونی به زنشون توجه میکنند و زن ذلیل هستند شما هیچ جای دنیا پیدا نمیکنی !

  8. مرسی نسرین بابت مطلب خوبی که نوشتی، نمیدونم من که به نظرم الان تنها کاری که ازمون برمیاد اینه که بیایم و راحت تر و بی رودرواسی راجع به این چیزا صحبت کنیم، مخصوصا با بچه ها، کل سیستمو که تغییر چندانی نمیتونیم بدیم، اما حداقلش اینه که تا جایی که میتونیم تو دوروبرمون با این مسائل برخورد کنیم و از بقیه هم بخواییم که برخورد کنن، من بارها اتفاق افتاده که دیدم طرف بعد اینکه تو همچین شرایطی قرار مییره عوض عکس العمل نشون دادن ساکت وایمیسه و بدتر از اون اینکه خودخوری میکنه…

  9. بله جامعه به کل اشغالی داریم. بعد دم از حضور زن و پیشرفت و این جور چیزها میزنن.
    من خودم برای کار پیدا کردن یه سری فاکتورها رو رعایت میکنم.
    به نظر من بعضی از مردها مریضی جنسی دارن. که میخوان به طور نا مشروع ارضا بشن.
    البته شاید یک زن مورد آزار جنسی قرار بگیره و نتونه از خودش دفاع کنه (بیشتر مواقع این جوریه)
    ولی دنیا دار مکافاته، طوری اون مردیکه رو خراب میکنه که از بودنش روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنه.
    ولی باید خودمون دست به کار بشیم و طوری داغونشون کنیم که هر روز آرزوی مرگ کنن یاد فیلمه A girl with dragon tato (نمیدونم از نظر املایی درست نوشتم یا نه) افتادم.
    باید کسانی که تشخیص میدن طرف مریضی جنسی داره اطلاع رسانی بشه تا بقیه توی دام این افراد آشغال نیفتن .

  10. آره a girl with dragon tattoo رو دیدم . فرد نیست جامعه است. چیزی که از بچه گی بوده و راه حل های به غایت مسخره براش در آوردن … ولی گفتنش خوبه … باید این دید برداشته بشه و الا با داغون کردن آدما که مشکل باز سر جاش هست! ولی در مورد ازار و اذیت‌های دیگه که خب آدم میشنوه بله عصبانی میشیم دیگه و آدم واقغن دلش می‌خواد همون آدمها رو ….

  11. یادت نره جامعه از افراد تشکیل شدهُ از یه فرد شروع میشه میبینه پیامدی نداره اوکی میشه ادامه میده یکی دیگه نگاه میکنه میبینه چیزی نمیشه میره جلو و تبدیل به اپیدمی میشه.
    باید از فرد شروع بشه باید ببینه نتیجه وخیمی براش در پی داره از آبرو و اینجور چیزها گرفته، تا یکی دیگه هم نگاهی به پیامدهای اون بکنه و بترسه تا دیگه از این غلطا نکنه. آنقدر سکوت شده که تبدیل به یه آتش خاموش شده.

  12. بارها موارد مشابهی از دوستای دخترم شنیدم. اینکه پسرها یا مردهایی توی کوچه و خیابون شلوارشونو جلوی دخترای مدرسه‌ای پایین کشیدن که نمیدونم چی رو ثابت کنن! اینکه دخترهایی توسط اعضای درجه یک یا دوی خانواده‌شون به صورت مستقیم و غیرمستقیم آزار جنسی شدن! و موارد مشابه زیادی که خودتم چندتاشو مثال زدی..

    متاسفم که اینطوریه. امیدوارم یه روزی همه به درک متقابل و شعور کافی برسن و این آزارها به حداقل برسه.

    ویدئو دردناک و در عین حال عالی بود.

  13. ویدیو را دیدم,
    ولی اینقدری که وحشی نشون داد مردا نیستند . و مرد همیشه یه دونه میزنه دو تا میخوره . چون زنا اینجوری که آروم و حرف گوش کن هم نیستند . و اغراق زیادی داشت ویدیو .
    و طبیعتا حرکت اون فرد محکوم باید گردد .
    گلبم گرفت.

  14. امیر تو داری دوروبر خودت رو میبینی … این ویدیو تو ایران ساخته نشده اگه تو ایران ساخته میشد احتمالمن یه مدل دیگه بوده … من از وضعیت زنان گفتم که محدود به ایران هم نیست. شرایط کار کردن زنان تو شرکت‌ها … اینکه نگاه جنسی هست تو جامعه ما و … این‌ها رو نمیشه انکار کرد.
    نمیتونیم به صرف اینکه دوروبر خودمون کسی رو ندیدیم که با یه زن رفتار خشونت فیزیکی داره بگیم نههه اینجوریا نیست .

  15. مطلب جالبی بود اما این یه مشکل جهانیه و ربطی هم به جنسیت نداره، عکسایی که دخترا از خودشون تو شبکه های اجتماعی منتشر می کنن نشون میده که جامعه زنان هم به همون اندازه مریضه! من یه دخترم ولی اینو قبول ندارم که حتما مشکل از آقایونه بلکه من مواردی رو دیدم که آقایون از دست یه خانم به ستوه اومدن! پس یک بعدی به قضیه نگاه نکنیم ولی اینو قبول دارم که هیچوقت تو محل کارم احساس امنیت نکردم چون یه دخترم!

  16. متاسفانه این چیزهایی که گفتی باعث شده که زنای جامعه همه مردا رو یکی ببینن. فکر کنن تمام «مردها» مریضن و همشون مثل همن و هیچ تفاوتی ندارن و فقط «چند استثنا» وجود داره. در حالی که اینطور نیست. البته طبیعیه که وقتی تراکم آدم‌های مریض کنار هم بیشتر میشه آدم ناخودآگاه اون رو نسبت به همه آدما. مثلا من چون ۲-۳ رابطه دوستی ناموفق داشتم بگم همه پسرا یا همه دخترا فلانن.

    توی گرمای شدید ماه رمضون تهران توی تاکسی نشسته بودم و داشتم شر شر عرق میریختم و فقط به این فکر بودم که کی میرسم مقصد که یه لیوان آب خنک بخورم. من پشت سمت چپ نشسته بودم و سمت راست من ۲ تا خانوم و صندلی جلو یه خانوم دیگه بود. فاصله من با خانوم کناری حداقل ۱ وجب کامل بود چون خودم رو جمع کرده بودم و چسبونده بودم به در که خانومه احساس ناراحتی نکنه (کاری که همیشه میکنم). تو فکر بودم که یهو با جیغ اون خانوم از جام پریدم. گفت آقا من هی برم اینورتر توام میای اینورتر؟ جمع کن خودتو! بعد اون دو تا خانوم دیگه هم + راننده شروع کردن چپ چپ نگاه کردن و من گفتم که خانوم من از جام تکون نخوردم اصلا. تا پیاده شدم همه داشتن چشم غره میرفتن بخاطر کاری که نکرده بودم و تهمتی که بهم زده شده بود.

    این نتیجه چیه؟ چی باید اصلاح بشه؟ از کجا باید شروع کنیم؟ کل جامعه مریضه. زن و مرد نداره. تراکم مردهای مریض خیلی بیشتره و کشور مردسالار بهشون بیشتر اجازه فعالیت میده برای همین تو چشم ترن. زن‌های مریض هم کم نیستن (جسارتا)؛ بارها دیدمشون ولی چون همیشه قدرت ظلم مردا بیشتر بوده، دیده نشدن. در کل میخوام بگم که آدم مریض همه جای دنیا هست. مریض فکری، مریض جنسی، …

    امیدوارم مشکلات کم‌کم رو به بهبود برن و این جامعه برای زن و مرد به یه اندازه جای خوبی برای زندگی بشه.

  17. نه نه من اصلن برداشتم جز به کل نیست … هستن مردایی که ارزش خودشون رو به عنوان یک انسان حفظ میکنن . و صد البته موافقم که فکر مریض جنسیت نداره . من هم امیدوارم جوامعه برای انسان‌ها جای بهتری برای زندگی باشه.

  18. قبول دارم کلیه و ربطی به جنسیت نداره ولی من به عنوان زن برام همچین اتفاقایی افتاده و تعریف کردم … و مریضی یک شخص به جنس‌اش مربوط نمیشه

  19. یک مشکل دیگه هم اینه که به خاطر نگاهی که جامعه به دختر داره، دخترهای زیادی هستن که بهشون تعرض و تجاوز میشه و جرئت بیانش رو ندارن، نمونه اش فیلم “هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند”
    من همیشه می‌گفتم دخترهای زیادی و حتی پسرهای زیادی شخصیت اصلی فیلم هیس هستند ولی نمیتونن حرف بزنن، چرا که جامعه بهشون میگه هیچی نگو
    سعید چوبانی تو مطلبش نوشته بود که راجع به این موضوع حرف بزنیم و پرده دری کنیم، ولی تصور کنید دختری بیاد و بگه بهش تجاوز شده، نگاه جامعه اینقدر خردش می‌کنه که خودکشی می‌کنه.
    تو جامعه ما این دسته افراد هیچ آینده‌ای برای خودشون نمی‌بینن
    همیشه جنس مونث محکوم شده و این مسئله خیلی خیلی ریشه‌دار تره.
    فرهنگ، سنت، تربیت خانوادگی و ……
    من به عنوان دختری که تا 21 سالگی هیچی در مورد روابط جنسی نمی‌دونستم، حالا واقعاً درک می‌کنم که با نداشتن سواد و اطلاع چه خطراتی من رو تهدید می‌کرده و من حتی نمی‌دونستم این چنین خطراتی وجود داره.
    کاش همه چیز معتدل میشد.

  20. خیلی چیزا داره عوض میشه یادمه یه زمانی دخترا حق نداشتن که ابروهاشون رو اصلاح کنن مجازاتی داشت برای خودش :))) ولی کم کم انجام شد و انجام شد و …. ببین یه مثال خیلی ساده بود که زدم . من وقتی پیش دانشگاهی بودم به مامانم گفتم میخوام ابروهامو اصلاح کنم و مامانم اوکی داد و اینکار رو کردم و بعد تو فامیل فقط تکه مینداختم ولی من میگفتم به خودم و مامانم ربط داره نه به شما ها …. کلی حرف در میومد . ولی الان طبیعیه البته بازم هستن که مقاومت میکنن و … ولی گفتم این تفییرات با تکرار و تکرار و علنی شدن ایجاد میشه . نمیشه کار درست رو به خاطر تفکرات اشتباه انجام نداد اونقدر باید در موردش بگیم و بنویسیم و … تا وضعیت عوض شه. مثال دیگه طلاق گرفتن بود که یه عده از ترس بی آبرویی و حرف مردم به زندگی که نمی‌خواستن تن میدادن و … الان وضعیت خیلی بهتر شده… میبینی هی تکرار و تکرار تا تغییر. البته این نظر منه 🙂

  21. این جسارت حتی کلمش از دایره تعریف ماها خارجه
    حرکت بی نهایت ارزشمندی انجام دادی
    کم نیستن این دیوانه های از قفس پریده

  22. نسرین جان، عزیزم تقصیر از خودته، شخص خودتو رفتارهات خیلی خزه و ناشی از عقده های دوران کودکیته، راحت بودن با عقده گشایی و خز بودن خیلی فرق داره، رفتارهای تو بیشتر تصنعیه

  23. سلام؛

    مطلب واقعا عالی بود و خیلی ممنونم. فقط اگه نقطه و کاما و… یکم بیشتر داشت شاید راحت‌تر می‌شد مطالعه‌ش کرد. ممنونم.

  24. خیلی خوب شد که این نظر رو به هر دلیلی نوشتین … چون این هم از جملات معروفی هست که شنیده میشه. مرسی 🙂

  25. واقعا خیلی کار بزرگی انجام دادی .عالی بود. من هم خیلی تجربیات بد و ناراحت کننده دارم.

  26. چقده خنده داره…
    بله البته کسی که شجاعت خودش بودن رو داره کم نمیشنوه از این حرفا، مثل اینکه هیچ کدوممون کمبود یا عقده هایی نداشتیم
    تو جامعه ای بزرگ شدیم که با خودت بودن مشکل اساسی داره، تصنعی بودن یعنی همین که بخوای ثابت کنی شخصیت شسته رفته مقبول جامعه از یه دختر یعنی اینکه نخنده، حق ورجه ورجه نداشته باشه، حق سوال کردن نداشته باشه، حق آزادانه نظر دادن نداشته باشه
    من از نزدیک با نسرین چن بار بیشتر برخورد نداشتم اما هیچ موقع تصنعی بودنی ندیدم!!!
    و بله، البته که نگاه های مریضی هم داریم
    پ.ن: به خودم اجازه میدم راجع به کامنتی که غلطه با ادبیات تیزی جواب بدم، عقده ای هم هستم ضمنن
    🙂

  27. منطق مرا بی منطق ها خواهند سوزاند ، منطق مرا آشغال مخ ها خواهند سوزاند 🙁

    متاسفانه فاحشه های دهنی و مغزی تو جامعه ما زیاد شدن و مام تنها کاری که میتونیم بکنیم این هست که آزادی بیان و آزادی کیبرد مثل جادی رو راه بندازیم و به هر چیزی واکنش نشون بدیم تا با منطق های بی منطق اوج نگیرن

  28. اینجور چیزا رو بابا دختر باید بعد ازدواج انجام بده
    خدایش خودت جا ما بودی از کجا می فهمیدی این دختر مجرده یا … .
    اینجوری میشه دیگه پسر بد بخت عاشق دختر … میشه و هیچی دیگه مخشو میزنه.

    😀

  29. هی هی هی هی هی هی هی هی هی

    نه میتونم بگم درکت میکنم نه میتونم بگم نمی درکمت

    چی بگیم تو جامعه هست
    از هر نوعش.

    تا زمانی که اینترنت زیر لحافی منجر به فساد میشه اینجور چیزا هم هست.

  30. نسرین، درباره اون مردک فلان شده که رفتی طراحی نمی تونم هضمش کنم
    یا اون مرد مریض بوده و با وقار بودی که خواسته حرفی رو باز کنه
    یا حتما تو مشکلی تو ظاهر داشتی که اون به خودش همچین اجازه ای داده

    بدون شک، پشت این کارش هدفی داشته

    الان بریم ازش بپرسیم میگه بابا بی خیال من روشن فکرم.

  31. البته الان تو هنوزم به خاطر ابرو و مقتعه و این جور چیزا به دانش آموزا خیلی گیر میدن.حتی به خاطر برداشتن پیوند ابرو کلی تعهد میگیرن و…

  32. واویلا!
    بچه که بودم می گفتم یا مخترع می شم یا پلیس.
    بزرگتر که شدم گفتم پلیس ها کارشون رو درست انجام نمیدن رفتم که مخترع بشم
    حالا انگار یکی باید بیاد پلیس ها رو جمع کنه. هر روز یه چیز جدید ازشون می شنوم.

  33. یادمه چند سال پیش توی دانشگاه فخیمه شریف، بچه ها به این که بند سوتین یک دختری از زیر مانتوی سفیدش دیده میشد گیر داده بودن و شیطنت میکردن. شما تصور کن! محیط از این فرهنگی تر؟ چون 12 سال جدا درس خوندن و یهو اومدن تو یه محیط عادی. بعد من که مخالف این حرکات بودم اسمم شده بود روشنفکر و مسخره می شدم 🙂

  34. منم از این همه کثافت و مریضی داره حالم به هم میخوره . توی هر جمعی میری بحث جنسی می کنن . انگار حرف دیگه ای واسه گفتن ندارن . دوست دارم همه چی درست بشه . باید امیدوارم باشم که میشه

  35. واقعن احساس شرمندگی میکنم که من هم جزپی از مجموعه مرد های جامعه ایران هستم و این مرد های مریض هم عضوی از همین مجموعه هستند :/

  36. نسرین چنین رفتاری واسه یه مرد که عاشق زنی هست که مورد مزاحمت واقع شده هم به همین اندازه سخت خواهد بود. بد نیست یه مطلب از این دیدگاه هم بنویسی.

  37. چی بگم :(!
    جامعه بیمار آدمای بیمار تولید می کنه. و این تصادفی هم نیست برای اینه که فکر بیشتر مردم در همین سطح نگر دارند و کاریرکنند که دختر و پسر تمام فروشنده در گیر مسایل جنسی باشه!!
    خیلی سخت می شه یک نفر بیاد جامعه رو تغییر بده ولی هر کس می تونه خودش دوستش فرزندش و نزدیکانش رو تغییر بده!

  38. از لینک وبلاگ جادی به این پست به اینجا اومدم.

    ممنون که سکوت نکردید و این مطلب را بازتاب دادین. فقط باید بدونیم که متاسفانه خشونت جنسی بر علیه زنان در همه جهان (با مقیاس کم و زیاد ) وجود داره.

  39. سلام
    اون قسمتی که راجع به پلیسه گفتین خیلی تکان دهنده بود! (به معنای واقعی کلمه) حتی فکرش هم عذاب آوره.
    من پیشنهاد میکنم هرکس که این مطلب رو میخونه به خودش قول بده که اگه تا امروز حتی یه درصد نگاهش به زنان متفاوت بوده اون رو تغییر بده 🙂

  40. دومین باری بود که وبلاگت رو میدیدم . دوستان توییتری درموردش توییت کردن .
    خیلی عالی بود به طرز جالبی وضعیت بیمارگونه جامعه رو توضیح دادی . البته این مسایل بعد پسرونه هم داره و صد البته برای خیلی از پسر ها پیش اومده .

    به نظرت چه راهکاری رو باید پیش گرفت که بعد ما ( بچه هامون ) این طرز فکر رو پیدا نکنن ؟

  41. دوستان به نظر من مشکل از خودمون چرا چون رعایت حیا بیش از حد باعث ادامه این روند میشه اگه طرف از ترس ابرو داد و بیداد نمیکنه طرف مرد خیال ورش میداره که نکنه طرف از این ازار واذیت لذت میبره اگه یبار سر طرف داد بزنه دیگه جرات نمیکنه مزاحم نفر دومی بشه !!
    یه مشکلی هم هست که اگه خانمها یکم حجاب و عفت خودشون بیشتر رعایت کنن مشکل خیلی کمتر میشه

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.