خوب بعد دو هفته تاخیر تو معرفی کتاب 🙂
این کتاب رو تقریبن ۳۰ روز پیش خوندم شاید یه کم بیشتر دقیق خاطرم نیست.با شناسنامه کتابی که الان دستم هست شروع کنیم:
کتاب بیگانه از آلبر کامو ، نام اصلی : L’etranger ، ترجمه لیلی گلستان و انتشارات مرکز چاپ دهم.

داستان متکلم وحده هستش، درباره مردی به اسم مورسو، که مجرم شناخته میشه به خاطر اینکه همرنگ با مردم اطرافش نیست، مردی که تو تشیع جنازه مادرش گریه نمیکنه و این موضوع از طرف جامعهاش جرم محسوب میشه حتا سنگین تر از قتل …
متن قسمتی از کتاب:
اگر مرا توی یک تنه خشکیده درخت بگذارند تا زندگی کنم و مشغلهای نداشته باشم جز اینکه کل آسمان را از بالای سرم تماشا کنم، کم کم عادت میکنم …
اسم کتاب روشه دیگه بیگنانه، یعنی کسی که با جامعهاش بیگانه هست و دلیل رفتار خیلیها رو نمیدونه و اهمیتی به باورهای دیگران نمیده و …..
اصلن آلبر کامو محشره و همه کتاباشم از اون طرز تفکر و شخصیت خاصش هست.