خب ما هم دیروز بالاخره وقت کردیم و رفتیم فیلم استنلی عزیز و استودیو مارول یکییهدونمون رو دیدیم. جا داشت سانس اول و روز اول میرفتیم ولی من یه خورده سرم شلوغ بود و نشد که بشه. روز اول و سانس اول یعنی همراه شدن با طرفدارهای پروپاقرص و انرژی فوقالعاده سالن، اما جالب اینکه دیروز هم طرفدارهای دیوونه از جمله خودمون تو سالن زیاد بودن و سالن رو ترکوندیم، عجب ترکوندیم جیغ و دست و هورااا و… ، عجب داستانی عجب فیلمی. جای استنلی عزیزم خالی :******
قصد اسپویل حتا یه اشاره کوچک هم ندارم، به همین خاطر یه جایی از فیلم که آزرده خاطرم کرد رو میخواستم تعریف کنم که میذارم برای یه دو هفته بعد که همه دیده باشن 🙂 بس که خوبم :))**
پاشین آب دستتونه بکوبینش رو میز و برید اسپایدر من، راهی به خانه نیست، رو ببینین. قبلش حتما اسپایدرمنهای قبلی رو ببینین. ما چندین هفته پیش نشستیم برای بار چندم همه اسپایدرمنها رو دیدیم و چه خوب کردیم 🙂
پایانبندی عنکبوتی