مرسی از انتشارات پریان برای انتشار «بچههای عجیب و غریب یتیمخانهی پِرگِرین» محشر، و مهمتر و قبلتر از پریان، مرسی از رنسام ریگز عزیز که همچین داستانی رو نوشته و عکسها چه عکسهایی. پریان رو اول نوشتم چون تو سایتشون این کتاب رو دیدم 🙂
اولین شبی که این کتاب رو شروع کردم دقیقن یادمه، چون ترسیده بودم و گذاشتمش کنار خب دیدم برای شب مناسب نیست. نمیگم بعدش از اتفاقهای ترسناکش کم میشه ولی خب هر چی که واضح بشه یا شناخته شده باشه ترسش کمتر از حالت نامعلومشه 🙂 حالا خودتون بخونین میفهمین. البته این حرفم روی خیلی چیزها صادقه «هر چی که واضح بشه یا شناخته شده باشه ترسش، اگر ترسی داشته باشه خب، کمتر از حالت نامعلومشه یا شاید دیگه ترسناک نباشه»
فیلم Miss Peregrine’s Home for Peculiar Children هم اقتباسی از همین رمانه 🙂 ما سالها پیش فیلم رو دیده بودیم، دوباره باید ببینیمش 🙂
کتابش قشنگ آدم رو میبره تو داستان، پشت سر بچهها و همراشون و کنارشون میشینی و میدویی و … چی بگم آخه!خیلی خوبه خیلی. داشت یادم میرفت، کتاب «تهی شهر» هم ادامه رمان «بچههای عجیب و غریب یتیمخانهی پِرگِرین» هست، من هنوز نخوندمش اما صد در صد میخونمش، یعنی میارمش اول صف تا ببینم چی کار میکنن بالاخره چی میشه!!
داستانش من رو میبره تو فیلمهای مارول و دیسی، یه جوریایی مثل واچمن و… از بعضی لحاظ شبیه، بالاخره دنیای فانتزیایه و یه جورایی شبیه همن. واچمن، باید کتابهاش رو بخونم. چقدر این فیلم رو دوست دارم و مطمئنم کتابها و داستانهاش حق مطلب رو بیشتر و بهتر ادا میکنن.
خلاصه که کلی فیلم و کتاب باحال هست که باید دید و خوند 🙂
فرندلی جسچر