واقعن عجلش رسیده بود؟
وقتی به سلامتیمون توجهی نمیکنیم وقتی ورزش نمیکنیم وقتی با بی احتیاطی رانندگی میکنیم وقتی خیلی حرفهای دیگه …
اینا باعث میشن سلامتیمون تو خطر بیفته تا حدی که علم امروزه نتونه کاری برای درست کردنش انجام بده، و مرگ اتفاق میوفته و ما نابود میشیم.
نمیخام به این نتیجه برسم که مرگم دست خودمونه ولی میخام اینو بگم طول عمرمون میتونه دست خودمون باشه.
یه مثال :
یه ماشین با بی احتیاطی داره رانندگی میکنه و یه تصادف رخ میده، بعد این وسط ماشین عقبی هم میاد و میخوره به این ماشینه و سرش کوبیده میشه جایی و در نهایت یا سالم میمونه یا کوفتگی و … یا مرگ
حالا باید بگیم آره دیگه اون راننده جلویی بی احتیاطی کرد و این یکی چه تقصیری داشت؟ این عقبیه حتمن عجلش رسیده؟ نه خیرم این راننده عقبی اگه حفظ فاصله میکرد که اگه جلوش یه دفعه اتفاقی بیفته زمان داشته باشه ماشین رو کنترل کنه، اتفاقی براش نمیفتاد.
سکته های قلبی و مغزی که رخ میده و افراد تحت تکلفی که هاج و واج میمونن و خانواده و دوستانی که عزا دار میشن، چرا ؟ چرا نباید مواظب سلامتی مون باشیم چرا بی اندازه میخوریم ؟ چرا درست نفس نمیکشیم؟ چرا ورزش نمیکنیم؟ چرا نمیدونیم که داریم چی میخوریم؟ چرا روحمونو عذاب میدیم؟ چرا بیخود عصبانی میشیم و بیخود جوش میاریم ؟ نفرت و کینه و حسد و … سلامتیمونو تو خطر میندازه،
خودمون داریم خودمونو به مرگ میبریم و نزدیک تر و نزدیک تر میشیم بعد برمیگردیم میگیم عجلمون رسید،
مرگ میتونه خیلی دیر بیاد یا خیلی زود ،
مثال:
چندین و چند هزاران آدم تو زلزله و …. جونشونو از دست دادن با به زیر آوار موندن؟؟؟ چرا چون خونه هاشون امنیت لازم رو نداشت ، اگه خونه هاشون درست و با اصول ساخته میشد این اتفاق یعنی مرگ دیرتر به سراغشون میومد.
البته دلیل دیگه ای هم هست، علم ناقص ولی رو به پیشرفت ما، اینم باعث میشه مرگ زودتر به سراغمون بیاد، مطمئنم مردمان آینده تو عجب میمونن از اینکه تو زمانهای گذشته یه عده زیادی از مردم در اثر غده های سرطانی جونشون رو از دست دادن، همانطور که من میشینم با خودم میگم ببین چندین و چند نفر در اثر بیماری هایی مثل سل و هاری و … که الان براش واکسن و هزارتا دوا درمون دیگه هست جونشونو از دست دادن.
فلان چیز ضرر داره ، دولوپی میخوریمش و بعد …..
چند لحظه فکر کنیم به اینکه چیا دست خودمون هست و چیا نیست،
شاد باشیم و بخندیدم و ورزش کنیم ، بچرخیم بریم تو طبیعت ، شش هامونو از هوای تازه پر کنیم و به آرامی بدیم بیرون ، از زندگی لذت ببریم و عشق بورزیم.
گاهی نمیشه . مثلا درگیر یک کاری میشی و می بینی کلی زمان گذشته و تو اصلا فرصت نکردی حتی به اینکه شش ها تو از هوای تازه پر کنی فکر کنی مخصوصا کسانی مثل من که زمان زیادی پای کامپیوتر صرف می کنند. اما در کل خوب حرف درستیه و راهکارهای خیلی زیادی هم داره که من پیشنهاد می کنم در مورد راهکارها هم بنویسی.
در ضمن بلاگ جالبی داری تبریک میگم:)
قبول ندارم، چرا باید اینقدر غرق کار بشیم که نتونیم لذت زنده بودنمونو ببریم؟ وقتی برنامه خوبی داشته باشیم میتونیم زندگی کنیم و لذت ببریم ، و حتمن بیشتر در این مورد مینویسم .
ممنون 🙂
مشکل اینجاست که برنامه هست اما گپ هاش خیلی کم 🙂
مرسی در ضمن بعضی از جاهای تم فارسی نیست یک کمی در ظاهر کار تاثیر گذاشته.
ممنونم
چشم تو برنامه میزارم ، فارسیش میکنم. ممنون از توجه و یاد آوری
همچنین به جلسات باز هم بیاییم 🙂
:O شما مطمینی تو همین دنیا زدگی میکنی؟ :دی
رفیقم (سیگاریه و از سیگار کشیدن لذت میبره) یه حرف خوبی میزنه همیشه که منم بهش اعتقاد دارم!
” ۴۰ سال سیگار نکشم واسه اینکه میخوام ۲ سال بیشتر زندگی کنم؟ ” :دی خدایی راست میگه! اونم ۲ سال توی پیری! حالا من ۷۰ بمیرم یا ۷۵ چه فرقی داره. منطقی باش خانم محترم :دی
بله و همچنین جلسات باز 🙂
کی میگه چهل سال سیگار نکشیدن 2 سال بیشتر طول عمر میاره ؟ 🙂 دوست شما سیگارش رو بکشه و لذتش رو ببره .
منظور من همین لذت بردن هست تو طول عمر بیشتر اگه کسی براش مهم نیست که طول عمرش بیشتر و سلامت تر باشه خوب بحثش فرق داره، اصولن اعتقاد دارم آزادیم . شاید کسی لذتش اینه که خودشو پرت کنه ، خوب بره پرت کنه بالاخره آدرنالین میره بالا و هیجان داره ، آزادیم
من اینطوری فکر میکنم شما طور دیگه ، و دوستتون طور دیگه 🙂
هوالحق؛ سلام بر شما؛
من که به مرگ مشتاقم. مرگ پایان کبوتر نیست. به اینفکر کنید فردای قیامت با هرکه بخواهی همصدا خواهی شد. نه نیاز به مترجمی داریم و نه زمان ما را محدود میکند.
دفع خطر احتمالی عقلاً واجب است اما هر جایی نباید به عقل تنها اکتفا کرد. در زلزله ماه گذشته برازجان، هفتنفر کشته شدند. بچهها داشتن از مدرسه بر میگشتند که در حین زلزله دیوار روی سرشان در پیادهرو خراب میشود. عقل میگوید: دیواری که حمال(اصلی) نیست نیازی به محکمکاری ندارد. اما احساس میگوید: برای امنیت مردمی که از کنارش عبور میکنند، لغتی بر قبر حاتم زن و قرانی بیشتر خرج کن.
یاحق؛
عجل ؟؟؟؟؟ فکر کنم درستش اجل باشه.
دقیقا حرفهای شما درسته. ما توی دنیای علل و معلولها زندگی میکنیم. تا علتی نباشه، معلولی بوجود نمیاد
سلام
اجل درسته و نه عجل
نمی خوام درسته و نه نمیخام
سایت زیر میتونه کمک خوبی حین نوشتن متن و چک کردن لغاتی باشه که در نوشتنش شک داریم:
farsilookup.com
🙂 دفعه بعد درست تر مینویسم :))))))))))
ممنون بله درست میگین 🙂 من معمولن تو املا سخت نمیگیرم ، مثلن حتمن خاب خاهر و ….. فکر میکنم راحت بنویسم ، ولی عجل با اجل تفاوت معنایی دارن و اینو باید درست مینوشتم. ممنون از توجه شما
ممنون. بحث من سر این نیست که مشتاق مرگ باشیم یا نه . در هر صورت مرگ حتمی هست و گریز نا پذیر فقط دیر و زودش دست موجودی به نام بشر هم میتونه باشه .