تولد صمد بهرنگی عزیز و ۳ داستان کوتاه ازشون

به به چه روز خوبی 🙂 ۲ تیر و تولد صمد بهرنگی نازنین و عزیز. یهو دلم خواست دو سه تا از داستانهای کوتاه این انسان بزرگ رو بخونم. خودم لذت بردم و باز هم تولدشون رو به خودم و دوستدارهاشون تبریک میگم راهشون ادامه داشته باشه.

تولد صمد بهرنگی عزیز و ۳ داستان کوتاه ازشون

پادکست ۳ داستان کوتاه از صمد بهرنگی – این پادکست رو تقدیم می‌کنم به فندق عزیزم

این هم نسخه آزاد ogg

برای دانلود نسخه mp3

اینم آهنگ‌های محشری که تو پادکست استفاده کردم :

راه صمد راه ماست ، شاعر علیرضا نابدل. خب تو ویدئو میتونین معنی ترانه رو هم بخونم.

آراز آراز

بیر هارای چکرم آی اوجا داغلار

نقاشی‌های تو مدرسمون

داشتم به کاری فکر ميکردم که مغزم هنگ کرد و چون دستم مداد و کاغذ بود شروع کردم به کشیدن یه چیزی و بعد یهو دلم خواست نقاشی‌هایی که زمان بچگیمون تو مدرسه، سر زنگ نقاشی میکشیدم رو بکشم.

شروع کردم به کشیدن سعی کردم یادم بیاد که چه جوری ماهی می کشیدم، چه جوری درخت ‌ها رو میکشیدم و خونه و بقیه چیز میزا رو. نتیجه رو که دیدیم به خودم گفتم سر کلاس نقاشی تو مدرسه ابتدایی خیلی بهتر از این میکشیدم :)))  تازه الان مداد رنگی ندارم، وااای تا به حال بهش فکر نکرده بودم که من الان مداد رنگی ندارم، چرا نباید یه مداد رنگی ۶ رنگی داشته باشم!!!!! یادم باشه فردا بخریم و با پیام مشترکن استفاده کنیم. آهان آره دیگه نقاشیمو تموم کردم دادم پیامم که ببین نقاشی دوران بچگیام همچین چیزی می‌شد! پیام هم خوشش اومد :* و یکی هم پیام کشید!

ادامه خواندن نقاشی‌های تو مدرسمون

پادکست – داستان کوتاه تاوان از کتاب ج مثل جادو

آپدیت به تاریخ 26 دسامبر 2020 : برای اینکار از فرزاد فربد اجازه گرفتم.

0 0 با همین چشام دارم زل میزنم به مانیتور و میگم پس از تاریکی رو هم تموم می‌کنم :)))

خیلی خب، اخیرن یکی دیگه از کتاب‌های باحال نیل گیمن رو می‌خوندم، یعنی مجموعه داستان‌های کوتاه به اسم ج مثل جادو از نیل گیمن،  و دلم خواست که یکی از داستان‌هاش رو صوتی کنم.

پادکست - داستان کوتاه تاوان از کتاب ج مثل جادو

این کتابی که دست من واسه انتشارات کتاب‌های پریان و کتاب پنجره هست، مترجمش فرزاد فربد و تصویرساز هم تدی کریستینس.

ادامه خواندن پادکست – داستان کوتاه تاوان از کتاب ج مثل جادو

رزومه شکست‌های ایلان ماسک

پیامم این عکس رو بهم نشون داد که بیا نسرین ببین و … . خلاصه منم کیف کردم جا داره بازم بگم پیام جونم مرسی :** .  از اونجایی که من و پیام از دوست داران شدید Elon Musk هستیم، من خواستم اینو به فارسی ترجمه کنم.  شکست‌های ایلان ماسک رو به تاریخ مشخص کرده 🙂

حالا یه سری میترسن که شکست بخورن و شروع نمی‌کنن، یه سری میترسن که شکست‌هاشون رو بگن و … در صورتی که آدم‌هایی که هدفهاشون براشون مهمه، هیچ وقت دست نمی‌کشن و به این و اون هم کاری ندارن. حرف همه آدم‌ هایی رو که نمي‌تونی و خجالت نمی‌کشی و این چه ایده‌ایه و  نمیشه و فکرای بچه‌گونه و اینها از دهنشون نمیوفته رو از یه گوش بشنویم و از یه گوش بدر کنیم. این آدم‌‌ها نتونستن‌های خودشون رو به بقیه القا می‌کنن،  شایدم نه واقعن فکرشون همونه، موضوع اینه که مهم نیست. حالا مهم اینه که آدم در جهت چیزی که می‌خواد باشه و سعی کنه بهش برسه و شکست خوردن که خیلی هم خوبه یعنی خیلی تلاش کردی و شکست خوردی یعنی خواستی و در جهتش بودی و شکست خوردی و … اصلن شکست جزیی از زندگیه و باید باشه 🙂

ادامه خواندن رزومه شکست‌های ایلان ماسک

جادوگر‌های Pendle hill

داشتم یه پادکست رو میگوشیدم که اشاره‌ای هم داشت به جادوگران Pendle hill. خب بار اولم بود که این اسم به گوشم می‌خورد و رفتم سراغ سرچ کردن تا ببینم کیا بودن و چه اتفاقاتی افتاده . خب این هم نتایج سرچ‌های من :

اول از همه از حال و هوای جادوگر‌ و جادو‌های داستان هری‌پاتر بیاین بیرون 🙂 چون این داستان به شیرینی ماجرایی که جی کی رولینگ خلق کرده نیست. این یه داستان واقعیه.

جادوگر‌های تپه Pendle

تپه پندل (Pendle Hill) اسم یه منطقه تو شمال غربی انگلستان هست.

جادوگران Pendle گروهی از مردم ساکن Pendle hill (نزدیک Lancashire ) بودن که به قتل با سحر و جادوشون متهم شدن. در پاییز ۱۶۱۲ درLancaster برای این آدمها محاکمه‌ای برپا میشه. این محاکمه مشهورترین و مستندترین محاکمه جادوگران در تاریخ انگلستان هست.  اسامی ۱۲ نفرشون که تو Pendle Hill زندگی می‌کردن و متهم به قتل ۱۰ نفر با سحر و جادو بودن به قرار زیر هستش:

ادامه خواندن جادوگر‌های Pendle hill

تاریخ با رسم شکل

تو ذهنم زنهای قد بلند و کشیده با پیراهنهای رنگی و دامن‌های چین دار بلند در حال رقص هستن. ابروهاشون کشیده، بینیهاشون کشیده، سردی و غرور تو نیگاشون و اون لبخند سرد.  چه قشنگه این چیزی که الان تو ذهنمه.

هیچی دیگه دارم آهنگ‌های آذری رو میگوشم و تصوراتم داره میرقصه. و اصلش این آهنگ و رقص با دایره است که چقدر خوبه

ادامه خواندن تاریخ با رسم شکل

چرا می‌خوایم چیزهای بامزه رو گاز بگیریم؟ چرا دوست داریم گاز بگیریم؟

پیامم چندین بار از من خواسته در این مورد تو اینترنت بچرخم و دلیلش رو پیدا کنم. دلیل این رو که چرا ما علاقه داریم آدم‌هایی که دوستشون داریم یا نوزادان و در کل چیزهای بامزه رو گاز بگیریم. خب پیام جونم این هم نتیجه سرچ‌های من که تو وب‌سایتم می‌نویسمش. چون ممکنه سوال یکی دیگه هم باشه، یا نه اصلن! من دوست دارم بنویسمش چون برای خودم جالبه 🙂

اول از همه باید بگم فکر نمی‌کنم که همه آدم‌ها دلیل گاز گرفتنشون فقط این باشه که عاشق طرف مقابلشون هستن، یا بچه‌ای ور دیدن که مي‌خوان گاز گازیش کنن. طبق سرچ‌هایی که داشتم باید بگم آدم‌هایی هستن که فقط دوست دارن یه چیز نرم مثل بازوی یه نفر که البته قابل اعتماد هستش رو گاز بگیرن. قابل اعتماد از این بابت که ناراحت نشن که یکی بازوشون رو گاز گرفته. خب این از این. پس شد بعضیا علاقه دارن گاز بگیرن چیزی رو، نه از روی عشق و علاقه و بامزگی! بلکه از روی نیاز به گاز گرفتن.

ادامه خواندن چرا می‌خوایم چیزهای بامزه رو گاز بگیریم؟ چرا دوست داریم گاز بگیریم؟