چند وقت پیش با شخصی همسفر شده بودم، یعنی ایشون کنار دست من نشسته بودند. بعد نیم ساعت اینطورها با هم شروع به صحبت کردیم سر اتفاقی- اگرم موضوعی پیش نمیومد من البته راه گفتگو رو پیدا میکردم! خلاصه ما دو تا نشستیم به گپ زدن.
ایشون بازنشسته بودند و همسرشون سالها پیش از دنیا رفته بود، عروس و داماد داشتند و همین بحث رو برد به رابطه بچهها و دوری و نزدیکی و دلایل مختلفش.
بعد بحث کشیده شد به مهمونیها، گفتم دیگه قوم و خویش دور هم جمع نمیشن مثل قدیمها! شاید عامل اصلیش بزرگای فامیل هستند که متاسفانه از دنیا میرن و شبیه اینکه چسب کنده بشه! ایشون گفتند ولی عامل اصلیش اینه که پولی نمیمونه که مهمونی بدیم! گفتم خب قدیمها اونقدرها مهمونیها رزق و برق نداشت، پول نبود اونقدرها، اما مهمونی زیاد بود; الان شاید خیلی سعی میکنیم همه چیز خوب باشه! گفتن قدیمها مهمونیها زرق و برق نداشت اما سفرهها نعمت داشت! به قدری غذا سر سفرهها بود که همه سیر میشدن از سفره میرفتند کنار، بعدش دل خوش بود که بگیم بخندیم، الان زرق و برق خالیه! بخوای طوری هم غذای خوب آماده کنی اونوقت نصف حقوقت میره! همین بتونیم خودمون رو سیر نگر داریم، بعدشم که این زهرماری دست همهمون است و به جای اینکه با هم صحبت کنیم همه سرشون تو موبایله و خودم هم همینم سرم تو موبایله. گفتم خب تکنولوژی رو نمیشه حذف کرد اما میتونین قانون بذارین برای بعضی چیزها تا کنترلش کنین!ْ گفتن شده سرگرمی ارزون! خلاصه اینجا دیگه بحث رفت سر موبایل و اینستاگرام و اینها…
یک بار هم با یکی همسفر شده بودم که ترجیح میداد دوری از عزیزانش را تحمل کنه اما برایشان پول بفرسته تا خانوادهش خوب زندگی کنن. ایشون در کشور دیگهای کارگری میکردند، چون با همون شغل در کشور خودش نمیتونستن با حقوق کارگری خانوادهشون رو حفظ کنند به اصطلاح. میگفتن «چاره چیه ؟ دلم براشون تنگ میشه اما چاره چیه؟» عکسهای خانوادهش- نوهاش، همسرش، خانوادهش- تک تک همه رو با چه ذوقی بهم نشون میدادن و دلشون پر میزد که قراره به زودی دیدار کنند- قرار بود دوباره برگردند، مرخصی بود به طوری.
با هر آدمی که صحبت میکنی، درد و دل میکنه- انگار یک کتابی رو باز میکنی یه داستانی رو میشنوی که واقعیت داره ، عین حقیقته، فقط زمان نمیرسه که قصه رو کامل بشنوی و نیمهتموم میمونن.
خلاصه این زندگی آدمهاست این روزها! یا بهتر بگم چیزی است که برای ملت ساختن و اسمش رو گذاشتن زندگی! سفرههای خالی، دوریهای اجباری از عزیزان بخاطر پول!!
پایانبندی خالی