خب تاخیر فصل قبلی رو جبران کردم 🙂 امروز انرژی خوبی داشتم و دلم خواست کتاب بخونم و ضبط کنم. خب مشخص هست که این فصل رو من خوندم، اسمش هست «بازیها» و دست آخر هم یکی از غزلهای مولانا رو خوندم و لذت بردم 🙂
فصل پنجم کتاب شهر طلا و سرب – بازیها
دیگه اون آهنگ آخر به شعر نمیخورد و حذفش کردم :)))
مراقب همدیگه باشیم :*