امروز یه استوری دیدم که نوشته بود «کودکان بلوچستان فقیرن و آب ندارن، اول از مردم خودمون بگید و بعد به کودکان غزه برسید». معقول و منطقی به نظر میرسه، اول از درد خودمون بگید بعد به بقیه برسید. داشتم فکر میکردم، چند تا نکته به ذهنم رسید که نظر شخصی منه البته…
ناراحت شدن و حرف زدن از کودکان غزه منافاتی با دیدن و گفتن از درد کودکان کشور خودمون نداره. یکی اون یکی رو نقض نمیکنه; هر دو درد، درد انسانیه. یعنی نمیشه از هر دو گفت؟ هر دو درد جهانیاند، بله حتی اگر کسی ما مردم ایران رو نبینه فرضا، این دلیل نمیشه که دردی رو نبینیم، یا این دلیل نمیشه که دلمون به درد نیاد. ظلمی است که در جریانه، فاجعهای است در حال رخ دادن، میبینی، میشنوی و دلت به درد میاد. شما میگی نمیتونیم ناراحت شیم چون کودکان خودمون بهشون ظلم میشه؟ هر دو یک درد هستند.
خیلی خیلی تلخه چیزی که میخوام بگم اما اینکه مردم از درد کودکان غزه میگن بعضیها تازه یادشون میوفته که کودکان بلوچستان هم آب ندارن! شاید درد وقتی طولانی مدت باشه کمرنگ میشه، عادی میشه، خیلی تلخه آره ولی چرا فراموش میکنیم و یکهو یادمون میوفته، این سوال جدی و مهمه… بگید از دردها بگید، بنویسین، اصلن فریاد بزنین اما جلوی دهن مردم رو نگیرید وقتی از دردها مینویسن، اگر میخواین بزنین تو دهن اصل کاریها… صحبت از درد جهانی است.
عدالت مرز نداره. همدردی مرز نداره. بچه، بچهست—چه تو غزه، چه تو بلوچستان. ظلم به بچه، هر جا که باشه، باید محکوم بشه. بیهیچ اما و اگر.
من کسی رو مجبور نمیکنم از درد غزه بگه، کسی هم حق نداره بهم بگه از چی نگم. سیاست؟ کثیفه. من قاطی بازیهاش نمیشم. راه خودمو میرم.